Study
*کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران
(ایرج افشار (ایران شناس، کتابشناس و از اعضای شورای عالی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
نشریه تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاهی - شماره پنجم اسفند ۱۳۵۴- صفحات ۵۶-۳۱
*این مقاله دور از کتابخانه مرکزی و به یاد آنجا و دوستان و همکاران دلسوزم در ایامی که در ژاپن بودم (زمستان ۱۳۵۰) نوشته شد و در دوره ۱۶ (۱۳۵۲) مجله راهنمای کتاب چاپ شد و بعداً ارقام و سنوات آن مورد تجدید نظر قرار گرفت .
مقدمه
چون از قضای روزگار آگاهی من از تاریخچه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مبسوط تر از دیگر همکارانم است، نوشتن اطلاعاتی چند را برای آیندگان خالی از فایده نمیدانم این چند صفحه سیاه می شود، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
بنای مرتفع و جسيمی که میان محوطه دانشگاه تهران برپا شده کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد آن است. این ساختمان بزرگ نزديک به هفت سال (۱۳۴۳-۱۳۵۰) مدت گرفت. بهره برداری حقیقی از آن از مهر ماه سال ۱۳۵۰ آغاز شد اکنون که این سطور نوشته بود اغلب قسمتهای آن مورد استفاده دانشجویان و مدرسان دانشگاه تهران و دانش پژوهان ایرانی و خارجی است.مساحت زیر بنای کتابخانه نزدیک بیست هزار متر مربع است. کمی بیش از بیست میلیون تومان از اعتبارات سازمان برنامه صرف هزینه های ساختمانی و تاسیسات متعدد و وسیع آن ( از قبیل برق و تلفن و لوله کشی و دستگاههای تهویه مطبوع و آتش نشانی و تنظیم بخار آب و خبر رسانی و کتاب آوری و آسانسور) شده است. برای تجهیزات، یعنی میز و صندلی و قفسه، تاکنون از عواید اختصاصی دانشگاه تهران مبلغ يک ميليون و نیم تومان و از كمک شرکت ملی نفت ایران ششصد هزار تومان صرف شده است. هنوز احتیاجات دیگر نیز هست که محتاج اعتبارات جدید خواهد بود .تعداد طبقات ساختمان عبارت است از دو طبقه مخصوص ماشین خانه (یکی طبقه زیر زمین و دیگری طبقه پنجم ) ، سه طبقه خاص تالارهای قرائت (تحقیق ، مطالعه آزاد، عمومی و مراجع، نشریات ادواری، نسخه های خطی، اطاقهای مطالعه انفرادی ) و کار اداری و مراجعات عمومی (کافه تریا، آمفی تئاتر، تالار پذیرائی، تالارهای نمایشگاه و کارگاههای میکرو فیلم و صحافی، بالاخره پنج طبقه مخزن ( بصورت برج) که فعلا برای نگاهبانی نیم میلیون کتاب آمادگی دارد. چون پیش بینی استواری ساختمان و پایداری پی های آن شده است لذا در آینده میتوان پنج طبقه بر مخازن کتابخانه افزود و گنجائی نگاهبانی کتاب را به يک میلیون جلد رسانید . البته و متاسفانه سالهای دراز لازم است که این مقدار کتاب فراهم شود. زیرا آنقدر که باید اعتبارات خرید کتاب گشاده و گسترده نیست .در ساختمان کتابخانه پنج تالار مطالعه وجود دارد . در این تالارها از یکهزار و دویست تا یکهزار و پانصد صندلی قرائت میتوان جای داد. جز این سی و پنج اطاق منفرد برای مطالعه محققان ، و فعلا يكصد جای مستقل در مخازن برای افرادی که در يك موضوع خاص و مدت معین میخواهند تحقیق و مطالعه کنند آماده شده است.
گذشتۀ بیست ساله
فکر تأسیس کتابخانۀ مرکزی از سال ۱۳۲۸ پیش آمد. در این سال آقای سید محمد مشکوة استاد دانشگاه و دانشمند کتابشناس با همتی بلند و گذشتی کم مانند و از سر صدق و نیت پاک مجموعه هزار و یکصد جلد کتاب خطی خود را که حاصل روزگاران دانش اندوزی بود و قريب بیست سال صرف گردآوری آنها شده بود به دانشگاه تهران بخشید . چنین کرد و نیت خیر او مورد قبول و تقدیر شایسته دانشگاه تهران واقع شد . دکتر علی اکبر سیاسی در مقام ریاست دانشگاه تهران هدیه گران ارزش مشکوة را پذیرفت و فوراً دستور داد تا اداره انتشارات و روابط دانشگاهی آن کتب را در محل خاصی ( در عمارت قدیم دانشکده ادبیات) به نام کتابخانه مرکزی نگاهبانی کند و فهرست مبسوط برای این مجموعه فراهم آورد. بدین صورت بود که کتابخانه مرکزی براثر مآل اندیشی و درایت و دانش دوستی دکتر علی اکبر سیاسی پایه گذاری شد. به علت آنکه هر يک از دانشکده های دانشگاه كتابخانه ای داشت قرار کلی بر آن شده بود که در کتابخانه مرکزی ، على الاصول کتابهای خطی و آثار مربوط به ایران جمع آوری شود و از نظر مدیریت جزئی از اداره انتشارات و روابط دانشگاهی باشد. در آن موقع دکتر پرویز ناتل خانلری که رئیس آن اداره بود با علاقه مندی بسیار مقدمات فهرست نویسی کتب خطی اهدایی سید محمد مشکوة را آماده کرد و با احالۀ این کار خطير به محمد تقی دانش پژوه و علینقی منزوی که هر دو از کتابشناسان به نام این روزگارند توفيق يافت که به مدت دو سال سه جلد از مجلدات فهرست را به چاپ برساند . ( دو جلد توسط منزوی و يك جلد توسط دانش پژوه) .
پس از اینکه پایه گذاری گنجينۀ نسخه های خطی کتابخانه مرکزی با کتب اهدایی سیدمحمدمشكوة انجام شد دانشگاه تهران بودجه ای برای خرید کتب خطی اختصاص داد . اگر چه آن اعتبار در آغاز مبلغی شایان توجه نبود به تدریج بر مبلغ اعتبارات آن اضافه شد و آن اعتبار به مصرف خریدن نسخه های خطی رسید . مخصوصاً در دورانی که مقام ریاست دانشگاه درعهدۀ کفایت دکتر منوچهر اقبال قرار گرفت چون اعتبار خرید کتاب افزونی گرفت کتابخانۀ خطی حسینعلی باستانی راد خریداری شد. از آن پس نیز دو مجموعه مهم خریده شد یکی از آن خاندان علومی (یزد) و دیگر سعید نفیسی . در سالهای دراز ، اما گام به گام در دانشگاه مجموعه ای جمع آوری شد که اکنون تعداد آن حدود ۱۳۰۰۰ جلد کتاب خطی است و پس از مجلس شورای ملی ازحیث نسخ خطی دومین گنجینه را در اختیار دارد.
خدمت دیگری که اداره انتشارات دانشگاه بدان همت گمارد تهیه میکرو فیلم و فتوکپی از نسخ خطی ای بود که در کتابخانه های مما لك خارجی يا شهرستانهای ایران و نزد مالكين خصوصی وجود دارد و بعضی از آنها از لحاظ مطالعات و تحقیقات ایرانی و شناخت متون مورد کمال لزوم بود. در بر آوردن این هدف گرانقدر شعبه ای خاص تهیه میکروفیلم و چاپ عکس در اداره انتشارات به وجود آمد. دکتر ذبیح الله صفا که پس از دکتر پرویز خانلری سالیانی چند رئیس اداره انتشارات بود توانست این شعبه را با وسایل عکاسی متناسب زمان تجهیز کند و به تدریج سفارش میکروفیلم و عکس از نسخ خطی به ممالک مختلف بدهد . خود نیز در انتخاب کتب خطی مخصوصا از کتابخانه های ملی ( پاریس) و موزه بريتانيا (لندن) اهتمامی عالمانه مبذول کرد. ناگفته نماند که دکتر حسن مینوچهر که چندی در غیبت دکتر ذبیح الله صفا و به خواهش ایشان امور اداره انتشارات را به عهده داشت، در ادامه و تکمیل این خدمات بذل توجه کرد.
از کارهای بسیار سودمند اداره انتشارات که موجب توسعه مجموعه میکرو فيلم شد ارجاع مأموريت به استاد علامه مجتبی مینوی بود. ایشان در مدت چند سالی که به سمت رایزنی فرهنگی ایران در کشور ترکیه اقامت داشت توانست که بیش از يک هزار میکروفیلم از جمله نسخه های خطی معتبر و مهم کتابخانه های مختلف آن سرزمین تهیه کند و در اختیار دانشگاه قرار دهد. همچنین محمد تقی دانش پژوه کتابشناس دانشمند در طول مدتی که تصدی اداره امور و فهرست نویسی کتابخانه را بر عهده داشت چندین سفر علمی به شهرستانهای مختلف (تبریز ، مشهد ، یزد ، کاشان ، اصفهان ، شیراز) رفت و توفیق یافت که از مجموعه های خصوصی خطی کتابخانه های عمومی عکسهای متعدد تهیه کند و بر غنای گنجينه كتابخانه مرکزی بیفزاید. او زحمتی دیگر نیز متقبل شد و آن تنظیم فهرست میکروفیلمهاست که دو جلد آن تاکنون به چاپ رسیده (مربوط به چهار هزار میکروفیلم) .
خدمات ارزشمند دیگر مربوط به این دوران کتابخانه که قابل ذکر سمت چاپ و نشر مجموعه ای است به نام نشريه كتابخانه مرکزی درباره نسخه های خطی (که بعداً نامش به «نسخه های خطی»، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران تبدیل شد.)۱ تأسیس آن در حقیقت مديون توجه دقیق دکتر ذبیح الله صفاست که پیشنهاد محمد تقی دانش پژوه و مرا پذیرفت و به تصویب رئیس دانشگاه رسانید که چنین مجموعه ای منظم انتشار یابد تا در آن نسخه های خطی پراکنده در کتابخانه های كوچك که احتمال تهيه فهرست مستقل برای آنها دشوار است مورد معرفی قرار گیرد. چون این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت محمد تقی دانش پژوه ومن مسؤول تهیه آن شدیم. نخستین مجلد از این نشریه در سال ۱۳۴۰ انتشار یافت. توفیق الهی رفیق بوده است که هفت مجلد از آن تا کنون به چاپ رسیده است و هشتمین مجلد آن در زیر چاپ است .
ساختمان
پس از اینکه دکتر احمد فرهاد عهده دار تصدی امور دانشگاه شد ضمن مصاحبه ای که خیال می کنم در سال ۱۳۳۸ بود گفت برای دانشگاه باید کتابخانه ای بزرگ ساخت و بزرگترین بنای دانشگاه باشد و همه مردم تهران بتوانند از آن استفاده کنند. او معتقد بود که چون در تهران کتابخانه عمومی نیست و کتابخانه ملی کوچک است و فراموش شده ، وظیفه دانشگاه است که به یاد مردم هم باشد و به داد بی کتابی آنها برسد.
مقارن این اعلام نظر به علت ناراحتی که از دستگاه اداری دانشکده حقوق داشتم خدمت دلپذیری را که در کتابخانه دانشکده حقوق داشتم رها کرده و به دانشسرای عالی رفته بودم . چند ماهی بیشتر به تصدی امور کتابخانه آنجا نپرداخته بودم که به اداره امور کتابخانه ملی مأمور شدم اما مدتی دراز نپائید که از این سمت معزول شدم. ارادتمندانه به خدمت دکتر فرهاد شتافتم و به او گفتم چون شما قصد دارید کتابخانه ای بسازید. من بنده على الاحتمال در آنجا شاید بتوانم عهده دار خدمتی بشوم . اکنون هم پیشنهاد می کنم برای پیشرفت امور تحقیقات و دست یابی به مراجع و مدارک اجازه دهید مقدمات ایجاد « مرکز تحقیقات کتابشناسی» مورد مطالعه قرار گیرد . دکتر فرهاد پیشنهاد مرا پذيرفت . به دکتر حافظ فرمانفرمائیان که رئیس اداره انتشارات و روابط دانشگاهی بود گفت ترتیب برگرداندن فلانی را بدهید و همانطور که پیشنهاد کرده « مرکز تحقیقات کتاب شناسی» ، را در اداره خود و به محاذات قسمت كتابخانه مرکزی تشکیل بدهید. چون به دانشگاه باز آمدم طرح تشکیل مرکز تحقیقات کتاب شناسی را با کمک حافظ فرمانفرمائیان نوشتم و دادم . در صدد ايجاد تشکیلات آن بودم که کتابخانه دانشگاه هاروارد برای فهرست نویسی کتب فارسی خود ، مرا دعوت کرد تا يك سال به آنجا بروم.
در همین ایام ، دکتر فرهاد به منظور برآوردن نیت بلند خود یعنی تأسیس کتابخانه مرکزی هیأتی مرکب از دکتر حافظ فرمانفرمائیان، دکتر سید حسین نصر، دکتر عزت الله نگهبان (در آن موقع رئیس کتابخانه دانشکده ادبیات بود) ، محمد تقی دانش پژوه و اینجانب را (و شاید یکی دو نفر دیگر که متأسفانه نامشان را به یاد ندارم ) مأمور کرد که در باب آیندۀ کتابخانه مرکزی مشورت کنیم.
به دنبال این جریان ، دکتر شاپور راسخ که در آن وقت مصدر یکی از مقامهای موثر سازمان برنامه بود از طرف سازمان مذکور و بر اساس نیت دانشگاه تهران طی نامه مورخ ۲۳ تیر ۱۳۴۲ به اعضای گروه مشورتی امور کتابخانه مرکزی نوشت : « دانشگاه تهران در نظر دارد از محل اعتبارات عمرانی ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه را بنا نماید . چون نظر سازمان برنامه این است که چنین کتابخانه ای مظهر وحدت دانشگاه و محل تحقیق و مطالعه و ایراد سخنرانیهای علمی بوده و از هر حیث مرکز فعالیت علمی برای دانشگاه تهران باشد وقوف از نظرات آن جناب بسیار مغتنم خواهد بود ...»
اسلوب نو برای کتابخانه
چیزی نگذشت که مقام ریاست دانشگاه در نوبت دکتر جهانشاه صالح قرار گرفت . در این وقت عازم سفر امریکا برای بودم . چون برای اخذ اجازه و خداحافظی به حضور دکتر صالح رسیدم گفت موافقم بروی ولی باید کتابخانه های بزرگ و عالی و مرتب آمریکا را ببینی و زودتر برگردی و در امور کتابخانه مرکزی با ما همکاری کنی و زیر حکم مأموریت ( مورخ ۵ تیرماه ۱۳۴۲) به دست خود نوشت: ... « در مراجعت از اطلاعات جنابعالی در ایجاد کتابخانه مرکزی دانشگاه استفاده شود» ... اواسط شهریور به آمریکا حرکت کردم .
دکتر صالح که خواستار ایجاد تحرک و تحول سريع در دانشگاه بود در پی هدف خود فوری اقدام کرد ، تا کتابخانه بتواند بطور مستقل کار خود را آغاز کند . بدین منظور قسمت کتابخانه مرکزی و مرکز تحقیقات کتابشناسی ودائرۀ میکروفیلم را از اداره انتشارات و روابط دانشگاهی منتزع ساخت و واحد جدیدی به نام «کتابخانه مرکزی و اداره کتابخانه ها» به تأسیس کرد و دکتر ذبیح الله صفا را به ریاست آن بر گمارد . قصد دکتر صالح از اين اقدام آن بود که آرام آرام مقدمات تمرکز خدمات کتابداری و هماهنگی میان کتابخانه های متعدد دانشگاه را فراهم کند. مخصوصا می خواست از نظر خرید کتاب و فهرست نویسی موجبات يكنواختی و همگام و آسانی و ارزانی را پیش آورد ، برای مطالعه در این مقاصد بود که برای اول بار از مشورت کتابداری خارجی استفاده شد و آن کتابداری بود به نام کروز ، از کتابداران متخصص آمریکایی که چندی در ایران بود و گزارشی داد و به کارهایی هم دست زد و رفت. این مرحله برای نخستین بار موجب برانگیختن حس تأثر و مقاومت دانشکده ها در موضوع تمرکز خدمات کتابداری شد .
موقعی که در فروردین ۱۳۴۳ به تهران بازگشتم دکتر صالح فرمود چون حافظ فرمانفرمائیان از تصدی امور اداره انتشارات وروابط دانشگاهی استعفا داده است تو موقتا به این کار بپرداز تا موقعی که کتابخانه مرکزی آمادگی بیابد. کار اداره انتشارات عبارت بود از دو خدمت : یکی نشر کتابهای سلسله انتشارات دانشگاه و دیگر رسیدگی به امور مربوط به روابط فرهنگی و اعطای بورس به دانشجویان خارجی . مدتی دراز نکشید که من بر اثر مطالعه در وضع اداره ملتفت شدم که این دو خدمت هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارد و دو کار بکلی متفاوت است و بهتر آن است که هر يک به صورت مستقل اداره شود . پس به دکتر صالح پیشنهاد کردم که قسمت روابط دانشگاهی از اداره انتشارات جدا شود و با توجه به توسعه ای که امور فرهنگی می یابد اداره جدید به نام اداره روابط فرهنگی و بورسها تشکیل شود . دکترصالح این نظر را پذیرفت و چون دکتر صفا هم در همان ایام به ریاست دانشکده ادبیات نائل شد و تصدی امور مربوط به کتابخانه مرکزی و اداره کتابخانه ها موجب گرانباری ایشان بود قرار شد از ترکیب اداره انتشارات و کتابخانه مرکزی واحد جدیدی بوجود آید. این واحد جدید اداره انتشارات و روابط کتابخانه ها نام گذاری شد و کتابخانه مرکزی هم جزیی از آن بود (هشتم اردیبهشت ۱۳۴۳).
آغاز ساختمان
مهمترین وظیفه ادارۀجديد تهيۀ طرحها و رسیدگی به اموری بود که موجب پی ریزی کتابخانه مرکزی و آیندۀ نا روشن ساختمان آن بود. از میان وظایف متعددی که در این باب وجود داشت در نخستین مرحله تصویب نهائي نقشه ساختمان بود . دکتر صالح با همتی کم نظیر و کوششی مداوم توانست اعتبار کافی برای ساختمان کتابخانه مرکزی اخذ کند و توفیق نصیب او شد که نقشۀ ساختمان آماده گشت و در اول مهرماه ۱۳۴۳ یعنی روز افتتاح دانشگاه مراسم بر زمین زدن نخستین کلنگ کتابخانه از طرف شاهنشاه آریامهر اجرا شد .
تهیه نقشه کتابخانه را سازمان برنامه به عهده شرکت «میپلان» گذارد . در آن موقع مهندس بهمن پاك نیا و مهندس پرویز مؤید عهد در آن شرکت سهیم بودند. بهمن پاک نیا که طراح نقشه بود با علاقه ای خاص برای به دست آوردن مدارک و اطلاعات مربوط به ساختن کتابخانه های بزرگ و مخصوصا دانشگاهی منظماً به اداره انتشارات که مسؤول امور كتابخانه بود مراجعه می کرد . چون هنوز تجربه ساختن کتابخانه در ایران حاصل نشده بود و مدارک خارجی هم به آسانی قابل تطبیق نبود، دشواریهایی پیش پای او قرار داشت. پس از جلسات متعدد که در این باب با هم داشتیم قرار بر آن شد که پس از تهیه نقشه های مقدماتی از باب اطمینان خاطر آنها را به شعبه امور کتابداری یونسکو در پاریس که متخصص مشهوری به نام « بلوتون» با آنجا همکاری دارد ببرد و پس از کسب نظر آنها نقشه قطعی را ارائه کند . پاک نیا همین کار را کرد. نقشه ای را که بر اساس احتياجات مورد درخواست دانشگاه و با توجه به موازین و محاسبات فنی معیارگیری شده جهت کتابخانه تهیه کرده بود برای اجرا به سازمان برنامه سپرد و سازمان برنامه به دانشگاه ابلاغ کرد. چون امور ساختمانی دانشگاه دربست در اختیار وزارت آبادانی و مسکن قرار داشته این خدمت نیز بر عهده آن وزارتخانه واگذار شد و کار گودبرداری ساختمان کتابخانه از زمستان سال ۱۳۴۳ آغاز شد. دکتر صالح علاقه ای خاص به پیشرفت سریع ساختمان کتابخانه داشت. لذا مصرانه و با شوق و اهتمامی کم نظیر بر آن نظارت دائمی می کرد. لااقل هفته ای يک بار می پرسید که چه می کنند و خودش هرچند یکبار به آن سرکشی می کرد. در آن موقع تصدی وزارت آبادانی و مسکن در عهدۀ کفایت دکتر هوشنگ نهاوندی بود و چون خود پیوند تعليماتی با دانشگاه داشت طبعاً کار ساختمان کتابخانه مرکزی را به دیدۀ اعتنا می نگریست. نهاوندی چند تن از متصدیان مسؤول و مهندسين مشاور و ساختمان را مکلف کرده بود که هر دو شنبه صبح در محل ساختمان جلسه داشته باشند . در این جلسه مهندس کورس آموزگار که در آن وقت معاون وزارتخانه بود منظماً حاضر می شد. دکتر صالح مقرر کرده بود که از طرف دانشگاه من شرکت کنم تا بدانیم که چه می کنند و چه می گذرد . اغلب خودش هم می آمد و گاه دکتر محمد مقدم را (که معاونش بود) می فرستاد.
در وزارت آبادانی و مسکن کسی که از بدو کار الی پایان ساختمان در جریان رسیدگی به کارها قرار داشت ، مهندس عباس سعیدی بود . از مقاطعه کاران مهندس یوسف زاده و دکتر مهندس اسكندری ( تاسیسات ) مسؤوليت امور را بر عهده داشتند . بالاخره همه کارگران و گلکاران و استادکارانی را باید یاد آورد که هر يک در پی افکندن و بر آوردن این ساختمان علم و کتاب رنج برده اند وجان فرسوده اند .
از زمانی که ساختمان کتابخانه مرکزی شروع شد و مخصوصا در خلال مدتی که کارهای ساختمانی آن پیش می رفت و امید به آماده شدن آن نزدیک میشد ناگزیر رسیدگی به امور فنی کتابخانه (تهیه کتاب ، فهرست نویسی ، ايجاد ارتباط با مراکز علمی و دانشگاهی جهان به منظور مبادله ، تهیه برگه کتابها از کتاب خانه کنگره آمریکا ، انتخاب و به کار گماردن کتابداران متخصص ) از هدفهای دانشگاه شد.
در همین دوران توفیق حاصل گردید که مجموعه های کتاب مهمی از خاندان مرحوم سعید نفیسی ، مرحوم ابراهیم پور داود ، دکتر سید ولی الله خان نصر ، بدیع الزمان فروزانفر خریداری شود . همچنین از مجموعۀ کم نظیر جرائد ومجلات فارسی باید نام آورد که متعلق به محمد رمضانی صاحب کلالۀ خاور بود که با رنج وشوقی کم مانند در طول سالیانی چهل آنها را جمع آوری کرده بود و بدون تردید یکی از نوادر این نوع مجموعه در جهان است. همچنین مقدمات فهرست نویسی کتب فراهم شد. اما به علت آماده نبودن ساختمان کتابخانه اعضای کتابخانه در سه محل مختلف (زیر زمین دانشکده علوم، زیر زمین سازمان مرکزی، اطاقهای منفرد مسجد دانشگاه) مستقر شده بودند. جاکم بود و پراکنده کاری در بین بسیار بود. اما ناگزیر از آن بودیم که تا آماده شدن بنای کتابخانه مقداری کتاب فهرست شده برای آنکه در دسترس مراجعه کنندگان قرار گیرد ، در آنجا قرار دهیم.
کتابدار متخصص
در بر آوردن این هدفها ، در همان سال ۱۳۴۳ ، به دکتر صالح پیشنهادی داده شد که اصلاح امور کتابخانه ها و پی ریزی اساسی کتابخانه مرکزی میسر نخواهد بود مگر آنکه کتابدار متخصص در اختیار داشته باشیم . بر خلاف روشی که تا کنون مرسوم بوده است و برای کتابداری شانی قائل نبوده اند و هر «وامانده» یا « عزیزکرده» را به محیط کتابخانه می فرستاده اند ( به تصور اینکه کتابخانه کار ندارد تخصص نمی خواهد) امروز روزی است که باید کتابدار متخصص داشت و به کتابدار شخصیت داد. در آن پیشنهاد به دو مطلب اشاره شده بود : یکی آنکه از یونسکو یا فولبرایت خواسته شود تا یکی دو کتابدار متخصص برای همکاری و رایزنی در امور کتابخانه مرکزی به ایران اعزام دارند . براساس این پیشنهاد ، دکتر صالح که خود عضو شورای فولبرایت بود از مؤسسه مذکور خواست تا يک كتابدار بفرستند . پس خانم هاپکینز به ایران آمد و مدت يک سال در کتابخانه زحماتی زیاد متحمل شد. دوره کار آموزی برای کارمندان کتابخانه تشکیل شد بدان منظور که مقداری از مقدمات و مبانی جدید کتابداری آموخته شود. در این کار از زحماتی که خانم کتایون شیبانی (فرهودی) در القاء مطالب او به دیگران کشید نیز باید یاد کرد .
دیگر آنکه مصراً درخواست کردم که رشته خاص تدریس کتابداری تشکیل شود و تدریس مواد کتابداری علمی به منظور تربیت عده ای کتابدار متخصص آغاز شود. این پیشنهاد مورد نظر و تایید دکتر صالح واقع شد و به دستور او جلسه ای مرکب از دکتر محمد مقدم و دکتر منوچهر افضل و اینجانب تشکیل شد و پس از بررسی امکانات، اجرای این پیشنهاد به دانشکده علوم تربیتی که در همان مواقع نطفه بندی می شد و احتیاج به داشتن شعب مختلف داشت واگذار گردید. بعد بر اساس تقاضای دانشکده جلساتی چند از همین افراد به انضمام خانم هاپکینز که به تهران رسیده بود منعقد شد و بر نامه نخستین دوره آن اعلام شد. البته این نکته را نمی توانم نهفته گذاشت که عقیده من بر تأسیس دوره لیسانس بود و آن سه نفر دیگر به متابعت از رسوم دانشگاههای امریکا اعتقادشان بر تاسيس دوره فوق لیسانس ۲ به هر تقدیر دانشكده علوم تربیتی از فولبرایت درخواست کرد که کتابدار متخصصی از آمریکا برای تدریس مواد کتابداری بفرستد. ابتدا خانم لورر و بعد از او به ترتیب دکتر جان هاروی، جاکسن، ويليام كيک ، دیل و خانم پابت و ... آمده اند.
مهم آن بود که گروه با همکاری چند تن از ایرانیان پا گرفت و واقعیت یافت و به کار شروع کرد و جمعی مفید پرورید .
برگشت به ساختمان
- زمانی که ساختمان کتابخانه رو به اتمام می رفت و به اصطلاح معماران، «سفت کاری»، آن ساختمان تمام شده بود دکتر صالح از سمت ریاست دانشگاه کنار رفت و پرفسور فضل الله رضا به جای او آمد . از رضا یادگاری که در این ساختمان دیده می شود کتابه ای است که بر سر در جنوبی از کاشی معرق نصب شده .متن کتابه بیتی است از شاهنامه حکیم فردوسی ز نیکو سخن به چه اندر جهان/ بر او آفرین از کهان و مهان
هنگامی که در تابستان ۱۳۴۸ مقام ریاست دانشگاه در نوبت دکتر علینقی عالیخانی در آمد قسمتی از بنای کتابخانه نسبتاً آماده شده بود . ایشان مردانه تصمیم گرفت که بتدریج کتابها و وسایل موجود پراکنده در محلهای سه گانه به ساختمان تازه منتقل شود. معتقد بود تا داخل بنای نیمه تمام نشوید هیچگاه همتی مؤثر در تمام شدن کار بنا مصروف نخواهد شد. به همکار پر توانش دکتر احمد ضیائی گفت باید میز و صندلی و وسایل دیگر مورد لزوم هر چه زودتر با نقشه هایی که تصویب شده باشد تهیه شود و کتابخانه را راه بیندازید. دکتر ضیائی مردی که در قاطعیت نادر و مثل است گفت به مصداق «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست» باهمه بی پولی دانشگاه هزینه تهیه میز و صندلی و قفسه های ضروری را از محل اعتبارات اختصاصی دانشگاه میدهم . بروید میز و صندلی تهیه کنید ! خود مشکلات اداری کار را یکی پس از دیگری از میان برداشت . ساخته های کارگاه استادکار زبردست احمد تیموری مورد پسند دکتر عالیخانی و ضیایی قرار گرفت و دستور ساختن آنها داده شد. در مدتی نزديک به هشت ماه تجهیزات چوبی کتابخانه آماده شد . قفسه های فلزی کتابخانه هم طبق نمونه ایتالیایی توسط شرکت دولتی صنایع فلزی که بنيادش را دکتر عالی خانی گذارده بود ساخته شد . توضیحی اينجا لازم است و آن اینکه مخارج تهیه وسایل و صندلیهای تالارهای پذیرایی و سخنرانی کتابخانه از محل کمک قا بل توجهی که دکتر منوچهر اقبال از اعتبارات شرکت ملی نفت در اختیار کتابخانه گذارد، پرداخت گردید.
در تابستان ۱۳۵۰ دکتر هوشنگ نهاوندی، عهده دار تصدی ریاست دانشگاه شد . تقدير الهی بود که او آخرين کوششهای مؤثر را در راه تمام شدن بنای کتابخانه و تهیه وسایل باقیمانده آن که خود در مقام وزارت آبادانی و مسکن مسئول آغاز شدن ساختمان بود به کار بندد. آماده شدن ساختمان کتابخانه موجب بازدید رسمی شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در نخستین روز مهر ماه ۱۳۵۰ شد. از این زمان بود که کتابخانه کار استوار و پیوسته خود را آغاز کرد. بازدید شاهنشاه و شهبانو چهل دقیقه مدت یافت و اکثر قسمتهای کتابخانه مورد بازدید قرار گرفت . ۳
زحمت کشیدگان
پیشرفتهایی که نصیب کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مولود نیت خیر و همت استوار و پایداری ثمر بخش و فعالیت راستين افرادی است که نام عده ای از آنان پیش این گفته شد . دور از حق شناسی و انصاف است اگر از آوردن نام چند خدمتگزار با حرارت و پر شور دیگر غفلت شود . سرسلسله این گروه دکتر عبدالله شیبانی است که در طول مدت قریب پانزده سال (که من شاهد بودم) در سمتهای مدیر کل و معاون دانشگاه همیشه به امور كتابخانه با حرارت و حقیقت می نگریست . مخصوصاً نسبت به خرید کتاب و على الخصوص کتب خطی و تهیه میکرو فیلم از آثار ایرانی که در خارج ایران است مراقبتی کم نظیر و نیتی عالمانه ابراز می کرد . بر من فرض است که از باب آنچه از ایشان در خدمات اداری خود آموخته ام به جای خویش سپاس عرض کنم .از میان نام دیگر کسانی که کتابخانه را نگاهبانان شایسته بوده اند نام دکتر شمس الدين مفیدی و دکتر سید حسین نصر فراموش شدنی نیست. این هر دو از چهره های درخشان و دانشمندان «جهانی نام» دانشگاه تهرانند. هر دو در کار خود بصیر و نسبت به امور دانشگاهی حساس و دلسوز بودند.دکتر سید حسین نصر در دوران ریاست دانشگاه دکتر جهانشاه صالح (که شورایی به انتخاب ایشان برای کتابخانه تعیین شد) به مناسبت علاقه ای که دکتر نصر به پیشرفت امور کتابخانه داشت به ریاست شورا انتخاب شد. در تمام مدتی که شورا موجود بود دکتر نصر، در پیشبردن امور ساختن آینده کتابخانه مؤثر واقع شد . دید و بینش علمی دکتر شمس الدين مفیدی خود از عوامل پیشرفت امور کتابخانه بوده است .از دکتر محمد مقدم هم باید درباره یاد کنم، از این باب که در مدت خدمت اداری خود در دانشگاه با دیدی تازه و اندیشه ای نو به گسترش خدمات کتابخانه می نگریست.همکاران کنونی و گذشته من هر يک سهمی عظیم دارند که بر شمردن حق يک يک آنها صفحه های بسیار می خواهد ، ناچار از همه نام نمی برم مگر آنهایی که از من دور شده یا بازنشسته شده و یا در قسمتهای دیگر به کار پرداخته اند و عبارتند از حسین محبوبی اردكانی ، نوشین انصاری (محقق) ، ایران شیبانی (فرهودی) ، فرنگیس امید ( شفا )، معصومه دقیق ، فریدون بسدره ای ، یحیی دوستدار ، امان الله ایزدپناه، سید یحیی نیاکی ، ژرژژرژ و کسان دیگری که محتملا اسمشان از حافظه ام گریخته است .یکی از افرادی که از نظر دقت علمی و بصیرت فنی نسبت به کتابخانه مرکزی اظهار لطف کرد دکترجان هاروی است . جان هاروی از کتابداران متبحر و متشخص آمریکایی است . مدت چهار سال در ایران بود. در آغاز به عنوان استاد کتابداری به دعوت فولبرايت به ايران آمد. مدت دو سال در دانشكده علوم تربیتی درس گفت . مدت دو سال هم با سمت کارشناس و مشاور در وزارت علوم به تاسیس و بنیان گذاری مرکز مدارک علمی وابسته به وزارت علوم صرف وقت کرد. در این مدت که در ایران بود سه بار به خواهش من قسمتهای فنی کتابخانه و اصول سازمانی آن را مورد رسیدگی و مخصوصا نقد و سنجش قرارداد . گزارشهای دقیق و قابل استفاده نوشته و در اختیارم گذاشت . بنابراین ذکر نام او در این تاریخچه ثبت شدنی است .
از کمکهای مؤثری که در پیشرفت امور فنی کتابخانه حاصل شده و مساعدت مؤسسه انتشارات فرانکلین و نیت خیر شخص آقای علی اصغر مهاجر مدير صاحب فرهنگ و بينش آنجاست، از اين باب كه پات مارتينز کتابدار متخصص و قابل را برای تصدی امور فنی کتابخانه در اختيار دانشگاه تهران قرارداد . بیش از چهار سال است که کتابخانه از تخه م و تبحر این شخص بهره مند است .
خدمات اصلی قابل ذکر دیگری که در زمینه کتابداری به توسط کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد انجام شده عبارت است از :
- ایجاد گروه تدوین لغتنامه مصطلحات کتابداری و نشر مجموعه اصطلاحات، در نخستین نشریه کتابداری .
- ترجمه قواعد فهرست نویسی انگلیسی امریکائی .
- انتشار نشریه کتابداری که تاکنون پنج دفتر آن انتشار یافته است .
تاریخچه تمام شد. اینک برای آنکه خوانندگان از چه و چون کار کتابخانه و سرمایه کتابی و علمی و نیز فعالیتهای مختلف آن آگاه شوند به نقل اطلاعات و آماری چند می پردازم . امیدوارم تا حدودی گویای مقصود باشد و علاقه مندان را چنانکه باید و شاید در جریان کو ششها و کارهای کتابخانه قرار دهد .
وظایف سازمان
هدف و وظایف کتابخانه مرکزی را هیأت امنای دانشگاه در دی ماه سال ۱۳۴۸ چنین توصیف کرده است :
- تهیه و جمع آوری و در دسترس قرار دادن کتب و نشریات ادواری و آثار خطی یا چاپی که در تعليمات و تحقیقات دانشگاه لازم است .
- تأمین خدمات سمعی و بصری واحدهای آموزش و تحقیقات دانشگاه .
- همکاری با دانشکده علوم تربیتی در زمینه تنظیم برنامه های کار آموزی دانشجویان در کتابخانه های دانشگاه .
- تعبیر و تفسیر خط مشی تعیین شده در زمینه خرید کتاب .
- اداره امور کتابخانه ها و تأمین خدمات آموزشی سمعی و بصری و تفهیم آن به واحدهای تابعه جهت اجراء و تنظیم برنامه کار واحدهای تابعه .
-کنترل کار واحدهای تابعه از طریق اعمال نظارت بر کار آنها .
- ایجاد هماهنگی بین فعالیتهای واحدهای تابعه .
- تعیین ساعات کار کتابخانه های دانشگاه و اظهار نظر در مورد انتصابات .
- اضافات و ترفیعات کار شاغل در كتابخانه های دانشگاه .
- انجام دادن مبادلات کتب و نشریات دانشگاه تهران با مجامع علمی و دانشگاههای داخلی و خارجی .
سازمان کنونی کتابخانه که تا حدودی بر اساس هدفهای مربوط به فعالیت کتابخانه ، مصوب هیأت امنای دانشگاه تهران ، در سال ۱۳۴۹ به وجود آمد كاملا جنبه آزمایشی دارد . طبیعی است که سازمان کتابخانه به تدریج باید مورد تجدید نظر قرار گیرد و به تناسب گسترش کاربر افراد و اعضای آن اضافه شود .
اکنون تعداد کارمندان کتابخانه کلاً ۸۵ نفرست. از این عده تعداد شش نفر کتابدار متخصص می باشد . سازمان کتابخانه بطور کلی دارای قسمتهای مذکور در ذیل است : بخش فنی (فهرست نویسی و طبقه بندی ، امور نشریات ادواری سفارش و تهيۀ كتاب ) ، بخش مراجعات و مخازن ( رسیدگی به امور تالارها و توزیع و امانت دادن کتاب ، حفاظت و تنظیم مخازن )، مرکز اسناد (تنظیم مدارک علمی ، جزوات ، کتابشناسيها ، رساله های تحصیلی ، و نقشه های عکسها وجزينها ) ، امور فرهنگی و سمعی و بصری (سخنرانی ، نمایشگاهها انتشارات ) .
وظیفه مهم قسمت فنی عبارت است از انتخاب و خرید کتاب و نشریات ادواری، ثبت کتابهایی که تهیه می شود ، تجليد کتابهایی که محتاج صحافی است ، مبادله کتاب و نشریه با مراکز علمی و کتابخانه های جهان ، تهیه میکرو فیلم برای خواستاران ، خواستن میکرو فیلم از کتابخانه های دیگر جهان برای کتابخانه ، قبول کتب اهدایی و بالاخره فهرست نویسی کتابها و نشریات و آثاری که از طرق مختلف به دست می آید .
چون تهیه کتاب و فهرست نویسی کتاب برای کتابخانه های دیگر دانشگاه تهران ، بطور اصولی از وظایف کتابخانه مرکزی قلمداد شده از آغاز سال ۱۳۵۱ فهرست نویسی عده ای از کتابخانه های دانشگاه در عهده کتابخانه مرکزی قرار گرفته است .
یکی از کارهای مفید این قسمت گرد آوری فهرست مشترک کتابهایی است که در بیست و شش کتابخانه دیگر دانشگاه وجود دارد . این فهرست به آسانی به خواستاران نشان میدهد که کتاب و اثر مورد درخواست در کدام يك از کتابخانه های دانشگاه تهران موجودست .
یکی از فعالیتهای دامنه دار و گستردۀ بخش فنی مشترک شدن و گرد آوری نشریات ادواری از ممالک مختلف است. جز اين ، به منظورهماهنگ کردن فعالیت کتابخانه های مختلف در این زمینه و همچنین به منظور ایجاد صرفه جوئی مالی ، فهرستی از کلیه نشریات ادواری که در حال حاضر برای کتابخانه های بیست و شش گانه و دیگر واحدهای تحقیقاتی و گروههای آموزشی خریداری می شود زیر نظر خانم کبری آرائی اردکانی تهیه شده است تا هم معلوم باشد که فلان نشريه اداری مورد درخواست در کدام يک از واحدهای دانشگاهی هست و هم به تدريج بتوان از تعداد مجلاتی که مکرر خریداری می شود کاست .
فهرست نویسی و طبقه بندی کتب در کتابخانۀ مرکزی بر اساس روش معروف كتابخانه کنگره آمریکا ( که جنبه جهانی دارد ) انجام می شود . اکثر کتابخانه های دانشگاه تهران نیز بدین روش گراییده اند .
مجموعه های کتابخانه
اهم آثاری را که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگاه داری می شود بشرح زیر می توان بر شمرد:
الف کتب خطی : در کتابخانه مرکزی تعداد ۱۲۱۲۸ کتاب خطی در دو قسمت موجود است :
کتب خطی مرکزی : مجموعه ای است بالغ بر ۸۶۷۰ مجلد. اساس این مجموعه تعداد ۱۳۲۹ جلد کتاب خطی اهدایی سید محمد مشکوة است . جز آن چند مجموعه خریداری از حسینعلی باستانی راد (۲۷۳۴ مجلد)، فخرالدین نصیری امینی (۵۵۰ مجلد)، خاندان علومی یزد (۶۳۷ مجلد)، بتول علوی (۱۳۷ مجلد)، سعید نفیسی (۱۰۹۳ مجلد)، و مجموعه های اهدائی حسنعلی غفاری معاون الدوله (۳۰ مجلد)، کتابخانه شهرداری گرگان به مساعدت و پیشنهاد مسیح ذبیحی بعنوان مبادله (۲۲۱ مجلد)، وزارت فرهنگی نسخ کتابخانه اليس مستشرق انگلیسی (۱۱۳ مجلد)، خاندان محمدعبده (۶۷ مجلد) قابل ذکر است.کتب خطی خریداری شده، به تناوب با نظر آقایان سید محمد مشکوة ، محمد تقی مدرس رضوی، مجتبی مینوی، محمد تقی دانش پژوه، دکتر عباس زریاب خوبی، دکتر اصفر مهدی و مرحوم دکتر مهدی بیانی ارزیابی و تهیه شده است . حقا كتابخانه در جمع آوری این نسخه ها مرھون لطف و نیز تخصص و تبحر ودقت نظر آنان است .
کتب خطی انتقالی از دانشکده ها : مجموعه های خطی که از کتابخانه های دانشکده ها به کتابخانه مرکزی آورده شده بالغ است بر ۳۴۵۸ مجلد و بدین شرح است :
دانشکده ادبیات و علوم انساني ۵۴۷ جلد (۱*)، دانشکده الهیات و معارف اسلامی ۶۳۶ جلد (*۴) ، مجموعه وقفی علی اصغر حکمت ۲۷۵ جلد (۵*) ، مجموعه وقفی خاندان حکمت آل آقا ۲۳۰ جلد .
دو مجموعه کتاب خطی یکی از آن مرحوم علی اکبر دهخدا (۱۹۵ مجلد) (*۶) و دیگری مجموعه اهدائی خاندان امام جمعه کرمان (۴۹۸ مجلد) (*۷) فعلا در دانشکده ادبیات و علوم انسانی موجود است .
کتب چاپی : کتابهای چاپی موجود در کتابخانه مرکزی بالغ در حدود یکصد و سی هزار جلد و در زمینه های مختلف علمی و به زبانهای اساسی جهان است .
مجموعه های قابل توجهی که در زمینه ایرانشناسی در این کتابخانه وجود دارد قسمتی از اجزاء کتابخانه های سعید نفیسی، دکتر مهدی بهرامی ، دکتر سید ولی الله خان نصر ، بدیع الزمان فروزانفر و ابراهیم پور داود بوده است و قسمت اساسی تر آن از مراکز و کتابفروشی های خارج تهیه شده است .
از میان آثار چاپی با ارزش کتابخانه ، مجموعه کتابهای چاپ سنگی و انتشارات قدیمی چاپ ایران و هند را باید نام برد، مقداری کثیر از این آثار متعلق به مجموعه سعید نفیسی بوده است ، بقیه از مجموعه های دیگر خریداری و اهدائی جمع آوری شده است .
میکروفیلم و عکس : بنحوی که در قسمت اول مقاله گفته شد یکی از فعالیتهای دائمی کتابخانه تهیه میکروفیلم و عکس از نسخ خطی و اسناد و مدارکی است که در کتابخانه های دیگر ( خواه در خارج از کشور و خواه در ایران ) وجود دارد. تاکنون توفیق حاصل شده است که حدود چهار هزار و هفتصد حلقه میکروفیلم و حدود هفت هزار مجلد عکس از کتب خطی و اسناد قدیمی جمع آوری شود .
جراید و مجلات فارسی : یکی از مهمترین مجموعه های کتابخانه مجموعه جراید و مجلات فارسی است. این مجموعه از حیث تعداد عنوان، از سه هزار در می گذرد. البته بعضی از آنها عبارت ازهمان چند شماره ای است که منتشر شده است . ۴
اساس این مجموعه که بالغ بر حدود دو هزار عنوان بود از خاندان مرحوم محمد رمضانی خریداری شد . محمد رمضانی در مدت چهل سال توانسته بود مجموعه ای متنوع از جراید مجلات ایرانی و فارسی چاپ شده در خارج از ایران جمع آوری کند .
قطعاً مجموعه کتابخانه مرکزی یکی از سه چهار مجموعه نسبتاً بزرگی ومهم از جراید و مجلات فارسی موجود در دنیاست. امید ست پس از تنظیم و تجليد آنها فهرست آنها نشر شود . نیز در نظر ست تماماً بصورت میکروفیلم در آید تا از صدمات و تصرفات روزگار برکنار بماند.
ضمنا گفته شود که از مجموعه جراید فارسی متعلق به ادوارد براون هم میکروفیلم تهیه شده است.
نشریات ادواری فارسی و عربی واردی که در حال حاضر به کتابخانه واصل می شود بالغ بر یکصد عنوان است .
نشریات ادواری خارجی: به مناسبت آنکه هدف کتابخانه مرکزی جوابگویی به احتياجات آموزشی رشته های مختلفی است که در دانشگاه مورد تدریس است و نیز باید پیشرفت زمینه های مختلف تحقیقاتی را مورد نظر قرار بدهد و وسایل کار محققان را فراهم کند ناگزير يک قسمت عمده از فعالیت کتابخانه و بودجه آن مصروف تهیه و جمع آوری نشریات ادواری از راههای اشتراک مبادله و دریافت مجانی آنها می شود. تعداد نشریات ادواری جاری حدود یکهزار و دویست عنوان است .
رساله های تحصیلی: مراد رساله های تحصیلی دانشجویان دانشگاه تهران است. تاکنون قسمتی از آنها که در دانشکده های مختلف جمع آوری میشده به کتابخانه مرکزی منتقل شده است.
جزوات و نقشه ها : مراد آثاری است که از جنبه كتابی خارج است و نگاهبانی وفهرست نویسی آنها به مانند کتاب میسر نیست. از این قبیل است جزوات و نشریات معمولا کوچک و کم حجم که ارزش صحافی کردن ندارد ولی از لحاظ تحقیق و مطالعه اغلب گره گشاست.
در کتابخانۀ مرکزی این نوع آثار فعلا به دو دسته مضبوط به خط اسلامی وخط لاتینی تقسیم بندی شده. در هر قسمت آثار موجود ذیل عناوین موضوعی در جعبه هایی جدا جدا نگاه داری می شود. بطور مثال می توان اشاره کرد که یک دسته از جزوات عبارت است از تصنیفهای فارسی که در چهل سال اخیر چاپ شده است و به علت قلت حجم آنها، کمتر در سایر مراجع و كتابخانه ها نسبت به نگاه داری آنها اقدام شده است، ازین قبیل است اساسنامه و برنامه احزاب و انجمنها و مجامع و ...
عکس رجال و مناظر ایران : تا کنون حدود بیست و دو هزار عکس از روی عکسهای قدیمی مناظر ورجال ایران مربوط به قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری تهیه شده است. اصل این عکسها متعلق بوده است به ادارۀ بيوتات سلطنتی (آلبومها و مجموعه های ناصرالدین شاه)، غلامحسین خان صاحب اختیار ، حسنعلی غفازی (معاون الدوله)، خاندان حسام السلطنه، خاندان معیرالممالک ، انجمن اخوت ، دكتر محمد حسین ادیب ، حسین ثقفی اعزاز ، مهدی بامداد ، یحیی مهدوی ، علی اصغر حکمت و سید محسن تقی زاده و دیگران .همچنین کتابخانه توانسته است که مجموعه ای نسبتا وسیع از عکسهای رجال ادبی چون علی اکبر دهخدا، صادق هدایت، جلال آل احمد، نیما یوشیج حسن پیرنیا، مشيرالدوله، محمدعلی فروغی، سعید نفیسی تهیه کند.مجموعه ای هم از کارت پستالهای ایرانی عصر مشروطیت و پس از آن که حدود سیصد عدد و اهدائی آقای دکتر کمال جناب است در کتابخانه نگاه داری می شود .
امور فرهنگی
از وظایف فرهنگی کتابخانه ایجاد نمایشگاه، تهیه برنامه های امور فرهنگی و برگزاری سخنرانیها و مجامح بحث و بررسی فرهنگی است . خدماتی که در مدت چند سال اخیر در این زمینه به انجام رسیده به ترتیب تاریخ بدین شرح بوده است:
۱۳۴۵ - نمایشگاه نسخه های خطی مهم کتابخانه ( به مناسبت نخستین کنگرۀ جهانی ایرانشناسان).
۱۳۴۶ - نمایشگاه کتب اهدایی حسنعلی غفاری (معاون الدوله).
۱۳۴۷ - نمایشگاه کتب قدیم اروپایی در باره ایران .
۱۳۴۷ - نمايشگاه عكس رجال ومناظر ایران در قرن سیزدهم.
۱۳۴۸ - نمایشگاه یادگارهای پنج استاد علی اکبر دهخدا، محمد قزوینی، ابراهیم پور داود، عباس اقبال، سعید نفیسی) .
۱۳۴۸ - نمایشگاه یادگار نمای مطبوعات ایران. (همراه با چند سخنرانی)
۱۳۴۸ - مجلس بحث علمی درباره رشیدالدین فضل الله همدانی با همکاری دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی).
۱۳۴۹ - نخستین کنگره تحقیقات ایرانی ( با همکاری دانشکده ادبیات وعلوم انسانی)
۱۳۴۹ - نمایشگاه کتابهای جدید در زمینه های ایرانشناسی و نمایشگاه عکس محققان ایرانی ( به مناسبت نخستین کنگره تحقيقات ايرانی).
۱۳۵۰ (مهر) - نمایشگاههای کتابهای مربوط به تحقيقات ايرانی اثر هیأت علمی دانشگاه تهران ، عکس محققان، نسخه های ممتاز خطی، انتشارات دانشگاه تهران به مناسبت بازدید شاهنشاه آریامهر و شهبانوی ایران از کتابخانه) .
۱۳۵۰ (آبان) - نمایشگاه «ازچرند وپرند تا زن زیادی» (مربوط به آثار و عکسهای علی اکبر دهخدا، صادق هدایت، جلال آل احمد ، صمد بهرنگی) همراه با سخنرانی دکتر محمد علی اسلامی ندوشن. ۱۳۵۰ (آذر) - مجلس بزرگداشت محمد علی فروغی (ذكاء الملک ) همراه با نمایشگاه آثار و عکسهای خاندان فروغی (در این مجلس دکتر هوشنگ نهاوندی ، عبد الله انتظام ، دکتر عیسی صدیق، مجتبی مینوی، حبیب یغمائی مهندس محسن فروغی سخنرانی کردند .)
۱۳۵۰ (آذر) - تجلیل از مقام علمی مجتبی مینوی و اهدای «نامۀ مینوی» تدوین حبيب يغمائی و ایرج افشار به ایشان توسط رئیس دانشگاه.
۱۳۵۰ (دی) - نمایشگاه «نیما و شعر بعد از نیما» (همراه با سخنرانی دکتر عبدالحسین زرین کوب).
۱۳۵۹ (فروردین) - نمایشگاه کتابهای علمی فرانسه (با همکاری شرکت کتاب برای همه) .
۱۳۵۱ (فروردین) - مجلس بزرگداشت صادق هدایت ( همراه با سخنرانی ابوالقاسم انجوی شیرازی) . .
۱۳۵۱ (اردیبهشت) - مراسم بیستمین سال درگذشت ملک الشعراء بهار و نمایشگاه عکسها و آثار او. (همراه با سخنرانیهای دکتر هوشنگ نهاوندی محمد محيط طباطبائی، دکتر ذبیح اله صفا و حبیب یغمائی)
۱۳۵۱ (خرداد) - مراسم انتقال و استقرار كتابخانه اهدائی آقای علی اصغر حکمت،
۱۳۵۱ (خرداد) - نمایشگاه کوششهای پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران.
۱۳۵۱ (آبان) - مجلس بزرگداشت حسن پیرنیا (مشیرالدوله) به مناسبت یکصدمین سال تولد و سالروز وفات (همراه با سخنان دکتر هوشنگ نهاوندی و دکتر عبدالحسین زرین کوب، محیط طباطبائی، دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی و احمد سعیدی. نمایشگاه عکسها و آثار او )
۱۳۵۱ ( آذرماه) - نمایشگاه کتابهای چاپ هند.
۱۳۵۱ (دی) - مجلس بزرگداشت سعید نفیسی به مناسبت انتشار یاد نامه نفیسی از انتشارات مجله دانشکده ادبیات (همراه با نمایشگاه «سعید نفیسی و ادبیات فارسی» حاوی عکس ها و آثار او)
۱۳۵۱ (دی) - نمایشگاه انتشارات علمی اتحاد جماهیر شوروی .
۱۳۵۱ (بهمن) - مجلس بررسی احوال و افکارمیرزا تقی خان امیر کبیر در جلسات این مجلس که دو روز مدت گرفته دکتر هوشنگ نهاوندی ، دکتر غلامعلی رعدی آدرخشی، دکتر محمد حسین ادیب، محمد محیط طباطبائی، دکتر عباس زریاب، مهدی بامداد، اقبال يغمائی، دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی، دکتر محمود نجم آبادی، دکتر نصرة الله باستان، دکتر محمد اسماعیل رضوانی، دکتر منوچهر ستوده و حسین محبو بي اردكانی سخن گفتند و نمایشگاهی از تصاویر امیر کبیر و اسناد و عکسهای مربوط به دارالفنون ترتیب داده شده بود .
۱۳۵۹ (اسفند) - مجلس بزرگداشت پتوفی شاعر مجارستانی (همراه با سخنرانی دکتر محمد علی اسلامی ندوشن و نمایشگاه )
۱۳۵۱ (اسفند). مجلس بزرگداشت کپر نيک ( با سخنرانی دکتر علی افضلی پور)
۱۳۵۱(اسفند) - نمایشگاه خدمات و مطالعات ایرانشناسی دانشمندان انگلیسی ۵
معرفی مجموعه های کتاب در کتابخانه های دیگر دانشگاه
چون کتابهای موجود در قسمتهای مختلف دانشگاه تهران، اعم از کتابخانه ها و مؤسسات و گروهها، مکمل مجموعه کتابخانه مرکزی است آوردن اطلاعات و آماری از اهم آن مجموعه ها دراین گفتار مفید فایده است .
الف - دانشکده ادبیات و علوم انسانی: مهمترین مجموعه این کتابخانه کتابهایی است که متعلق به مرحوم محمد قزوینی بوده و پس از مرگش برای کتابخانه مذکور خریداری شده است.اهمیت مجموعه قزوینی بیشتر به علت حواشی و یادداشتهای عالمانه و متعددی است که بر کنار صفحات و اوراق الحاقی بر اکثر کتب نوشته است هر يک از آنها یاد آور پهناوری علم و دقت نظر اوست.
کتابخانه های اهدایی خاندان امام جمعه کرمان و حمید سیاح و دکتر فاطمه سیاح و نیز کتابخانه های خریداری شده از ورثه مرحوم عباس اقبال آشتیانی و احمد بهمنیار و قسمتی از کتابخانه مرحوم سید حسن تقی زاده از مجموعه های قابل اعتبار کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی است. اصولا كتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران یکی از کتابخانه های غنی و با اهمیت ایران است .
ب - دانشکده الهیات و معارف اسلامی: در این کتابخانه تخصصی از جمله مجموعه کتابهای متعلق به مرحوم فاضل تونی نگاه داری می شود .
ج- دانشکده حقوق و علوم سیاسی: این کتابخانه مهم چند مجموعه مهم را که خواه از راه خریداری و خواه هدیه به دست آورده در اختیار دارد.
اهم آنها عبارت است از کتابخانه های خریداری از علی اکبر داور، محمد على ذكاء الملک فروغی، دکتر رضا زاده شفق، دکتر موسی عمید ، مجيد موقر، ومجموعه اهدائی مرحوم صاحب نسق به مدرسۀ علوم سیاسی و کتابخانه اهدایی دکتر محمد مصدق به مدرسه علوم سیاسی و سپس دانشکده حقوق.
بنحوی که تخصص اغلب آنها گویاست کتابهای این مجموعه ها مربوط است به ادبیات، معارف اسلامی، فلسفه و تاریخ ، مخصوصا دراین مجموعه ها کتابهای زیادی از آثار اروپائیان در باره ایران وجود دارد. يك گروه مهم از این مجموعه سفر نامه های قدیمی قرون شانزدهم و هفدهم مربوط به ایران است . جراید و مجلات فارسی نیز از زمره خزائن وذخيره های کمیاب کتابخانه حقوق است. مجموعه کتب فارسی و عربی آنجا بیشتر در زمینه ادبیات و معارف اسلامی و مخصوصا قسمت مهمی از آنها کتب دینی و فلسفی و تاریخی و آثار ادبی وچاپهای قدیمی است۶.
از باب حسن ختام مناسبت تام دارد اشعاری را نقل کند که آقای محمد علی ریاضی یزدی در خصوص کتابخانۀ مرکزی دانشگاه سروده اند و بر دیوار سرسرای اصلی کتابخانه به خط خوش و استادانه محمد احصایی کتا ه شده است.
این همایون بنای گزدون جاه/ زیب و فر و شکوه دانشگاه
شایگان گنج جاودانه ماست/ کاخ دانش کتابخانه ماست
نور اندیشه ها و بینش ها/ برق تحقيقها ، پژوهش ها
پلی از نور روی موج زمان /موج لغزان سر کش گذران
بایدت زین پل زمان بگذشت /تا ببینی به رفتگان چه گذشت
رفتگان را به تن روانی نیست /شبحی، سایه ای، نشانی نیست
ليک انفاس قدسشان اینجاست /جانشان در کتابشان پیداست
سرور کاینات و قرآنش / که خدا خود بود نگهبانش
شاهنامه ، حماسه شاهان / که بود شاهکار شعر جهان
مثنوی بی کرانه دریایی / که ندارد به دهر همتایی
سعدی و منشآت چون زر او/ شيخ عطار و گنج گوهر او
زیور و زیبا دفتر ایام / جاودانه ترانۀ خیام
حافظ و آن سرود پاک بهشت/ که فرشته فراز عرش نوشت
ای کتاب ای غذای روح بشر / معجز جاودان پیغمبر
ای کتاب ای فروغ جاویدان / آسمانی چراغ معبد جان
هیچ گنجی گرانبها چو تو نیست / هیچ جامی جهان نما چو تو نیست
در فضیلت ازین ندانم بیش/ که خدا در کلام عرشی خویش
به کتاب و قلم خورد سوگند/ آفرین بر چنین مقام بلند
تا جهان هست جاودان می باش / وز بد دهر در امان می باش
حسب فرمان شاه ملک كيان / آریا مهر و مهر جاویدان
شد به پا این بنای گردون سای / صدف گونه گونه گوهر زای
عهد «صالح» شد این بنا بنيان / زیور هفت طارم کیهان
با شکوه و جلال وخرسندی / داد پایان بدان «نهاوندی»
سال تاریخ را «ریاضی» گفت / گردش ماه دید و گوهر سفت
گنج دانش که جاودانه بود / «گوهر از این کتابخانه بود»
پی نوشت ها :
۱- يعني آنچه کتاب خطی که اکنون در کتابخانه مرکزی است و مجموعه های دانشکده های ادبیات ، الهيات ، پزشکی و حقوق را نیز در بر گرفته ( به استثنای دو مجموعه وقفی علی اصغر حکمت و امام جمعه کرمان که در دانشکده ادبیات نگاه داری می شود) . اینک که این مقاله چاپ می شود مجموعه حکمت هم منتقل شده است .
۲-خوشوقتم که پس از گذشت چند سال توجه به ایجاد رشته ليسانس کتابداری به لطف استاد کاردان دکتر محمدعلی کاردان پیدا شد و اکنون این دوره نیز در دانشگاه تهران ایجاد شده است .
۳- اکنون که این مقاله تجدیدطبع می شود سزاوارست گفته شود که پشتیبانی مؤثر دکتر هوشنگ نهاوندی در پیشرفت امور كتابخانه موجب افزایش مجموعه های کتاب و دامنه یافتن فعالیتهای دیگر آن بوده است و گزارش سال ۱۳۵۳ بهترین نمودار است .
۴- فهرست تعداد ۳۶۵ روز نامه متعلق به سالهای شمسی تا ۱۳۲۰ شمسی که توسط آقای حسن سلطانی تهیه شده است نه بیمه همین دفتر کنونی است.
۵- برای فعالیت های فرهنگی در سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ به گزارشهای دوسال مذکور به ضمیمه همین دفتر است مراجعه شود .
۶- برای آمار موجودی کتابخانه ها و نام اهداکنندگان کتاب به گزارش سال ۱۳۵۳ رجوع شود.
۱*) فهرست نسخه های خطی دانشکده ادبیات و علوم انسانی به اهتمام محمد تقی دانش پژوه تهیه و در سال ۱۳۳۹ به عنوان شماره اول سال هشتم مجله آن دانشکده نشر شده است .
۲*) فهرست نسخه های خطی دانشکده معقول و منقول (دانشكده الهيات و معارف اسلامی) در دو مجلد به طبع رسیده است . جلد اول زیر نظر محمدتقی دانش پژوه و تألیف دکتر محمد باقر حجتی ( تهران ، ۱۳۴۵) ، جلد دوم تأليف دکتر محمد باقر حجتی (تهران، ۱۳۴۸).
*۳) فهرست نسخه های خطی دانشکده پزشکی اول بار توسط آقای حسن ره آورد تهیه شده و در سال ۱۳۳۳ به چاپ رسیده است . بار دیگر آقای محمد تقی دانش پژوه فهرست جدیدی از مجموعه مذکور در «نسخه های خطی » ( دفتر سوم تهران . ۱۳۴۲ ، تصفحات ۱۹۷-۳۸۶) انتشار دادند.
۴*) فهرست نسخه های خطی دانشکده حقوق و علوم سیاسی به اهتمام محمد تقی دانش پژوه تهیه و در سال ۱۳۳۹ در سلسله انتشارات دانشگاه تهران نشر شده است .
۵*) فهرست نسخه های خطی اهدایی علی اصغر حکمت توسط آقای محمد تقی دانش پژوه تهیه و در سال ۱۳۴۱ به عنوان ضمیمه مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی (سال دهم) نشر شده است .
۶*) فهرست نسخه های خطی سازمان لغتنامه دهخدا توسط آقای محمدتقی دانش پژوه نوشته شده و در « نسخه های خطی» (دفتر سوم ، تهران ۱۳۴۲ ، صفحات ۴۲۶ - ۳۸۷ ) چاپ شده است .
۷*) فهرست نسخه های اهدایی خاندان امام جمعه کرمان توسط آقای محمد تقی دانش پژوه نوشته شده و در سال ۱۳۴۴ به عنوان ضمیمه مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی (سال سیزدهم) انتشار یافته است .