توضیحات
ویلای شماره ۵۹۹ در زمینی به مساحت ۶۲۳ مترمربع در شهرک ساحلی خانه دریا (حد فاصل شهرستانهای محمود آباد و سرخرود) واقع شده است. کارفرما در نظر داشت ویلای فرسوده قدیمی را تخریب و با یک بنای جدید جایگزین نماید؛ به همین منظور بازدیدهای اولیه از محل، در اردیبهشت ۱۳۹۰ انجام شد و پروسه طراحی تا شهریور ماه به طول انجامید. شروع ساخت پروژه، به دلیل شرایط آب و هوایی از خرداد ۱۳۹۱ آغاز گردید.
الزامات و محدودیت های طراحی:
زمانی که سخن از طراحی ویلا به میان می آید غالبا اینگونه به نظر می رسد که دست معمار برای بلند پروازیهای معمارانه و طرح ایده های خاص باز است؛ اما اعمال قوانین دست و پا گیر سخت گیرانه در برخی شهرک ها به گونه ایست که شاید طراحی یک ویلا را به مراتب از ساخت یک واحد شهری چالش بر انگیز تر می نماید؛ چرا که از یک سو معمار با دستور نقشه و قوانین محدودکننده روبروست و از سوی دیگر باید پاسخگوی توقعات بی شمار کارفرما از یک ویلا باشد. شهرک ساحلی خانه دریا نیز از آن دست شهرک هاست که دستور نقشه مفصلی شامل جانمایی بنا، ارتفاع مجاز، سطح اشغال، زیربنا و ... را تدوین نموده است. از این میان جانمایی بنا (در محدوده یک باکس ۱۰ در ۱۸ متر) ، ارتفاع مجاز (تا بالاترین نقطه بام ۵/۷ متر) و حداقل بازشو رو به همسایگی، محدودیت بیشتری را بر طراحی اعمال می نمود. به این ترتیب می بایست رویکردی اتخاذ و از متدهایی استفاده میشد که طراحی از چارچوب ساده و محافظه کارانۀ خود خارج شده و در عین حال به ضوابط متعهد باشد . ایده های طراحی در اینگونه پروژه های کنترل شده بسیار تاثیرگذار میباشند.
ایده شکل گیری:
حل مسائل اقلیمی و تعریف جدیدی از سقف شیبدار، گریز از حجم کلاسیک هرمی شکل ویلا، تامین نور مناسب برای مرکز بنا با توجه به کشیدگی شمالی–جنوبی و تامین دید و منظر مناسب بعلاوه محدودیت هایی که ذکر آن آمد چالش هایی بودند که برکانسپت اولیه طراحی تاثیرگذار بود. در کنار اینها خواسته های کارفرما نیز مطرح بود؛ مهمترین مسئله برای وی، عملکرد، ماندگاری و سهولت در نگهداری بود؛ چرا که استفاده ی فصلی و گاه به گاه را مدنظر داشت ضمن آنکه به نظر میرسید فرزندانش مخاطبین اصلی پروژه باشند. با این تاکید بر ماندگاری ، توجه به ویژگی های محیطی سواحل استان مازندران نیز از همان ابتدا در دستور کار قرار گرفت و سقف شیبدار، نشستن ساختمان بر روی صفه، استفاده از بازشو های وسیع در محور شمالی جنوبی به جهت جریان هوا، دید و منظر و نورگیری و همچنین برگزیدن مصالح مناسب اقلیمی، جزء مواد تشکیل دهندۀ کالبد طراحی قرار گرفتند.
از آنجا که گریزی از سقف شیبدار وجود نداشت، بر آن شدیم تا تعریف متفاوتی از آن ارائه دهیم و از سقف های شیبدار ۲ یا چند طرفه بپرهیزیم. به این ترتیب توده اولیه ساختمان را از زمین جدا نموده و سطحی پیوسته را به صورت یک صفحه تا شده از سمت غرب به شرق، به گونه ای دور آن پیچیدیم، که حداقل شیب مورد نیاز سقف را (۱۵درصد) نیز تامین نماید. طبقه همکف که بخش اعظم جداره های آن شیشه ای است، از اطراف به داخل نشست تا هم بر تعلیق حجم بالایی بیفزاید و هم مسائل اقلیمی را (کاهش سطح تماس بنا با زمین ، جریان هوا دور ساختمان و جلوگیری ازرکود رطوبت) حل نماید.
طراحی از مقاطع ادامه پیدا کرد و تلاش شد توده بنا، برای نیمه متراکم شدن، در طول شکسته شود ، به این ترتیب طبقه اول را از میانه، توسط یک فضای تهی (void) به ۲ قسمت تقسیم کردیم. سپس به جهت آنکه خط شیب سقف، در مقطع طولی ساختمان نیز تکرار و کوران هوا نیز تشدید گردد نیمه شمالی بالاتر از نیمه جنوبی قرار گرفت و برای مسیر ارتباطی این دو، شیبراهی مسقف را، بیرون از بنا، برفراز پاسیو غربی، عبور دادیم. دستاورد این متد که تنها راه ارتباطی این دو نیمه، از طریق چیزی شبیه یک پل عابر شیبدار شیشه ای می باشد ، از نکات خاص این پروژه است. علاوه بر این قرارگیری skylight بر فراز void و رویداد بازی نور و سایه طی روز در مرکز بنا، کیفیت بصری خاصی را برای این ویلای ساحلی ایجاد نموده است.
تأمین سیرکولاسیون عمودی از طریق پلکانی که در جعبه شیشه ای میان نیمه شمالی و جنوبی، کنار فضای ورودی قرار گرفته، انجام شد. بدین ترتیب سیرکولاسیون عمودی (پلکان) و سیرکولاسیون افقی ( شیبراهه) هر ۲ در میانه ساختمان، دردو سوی void و نزدیک ورودی واقع شدند. عبور اهل خانه از این مفاصل شیشه ای اطراف void زندگی را با مفهوم حرکت عجین می سازد و این ، آن تجربه فضایی خاصی است که ما به جستجوی آن می گشتیم.
سازماندهی فضایی:
در ترسیم دیاگرام های اولیه ۲ مورد مد نظر قرار گرفت:
۱- پیوستگی فضایی درون و بیرون، چرا که انتظار می رود در ویلای تفرجی ارتباط مناسبی با بیرون ساختمان وجود داشته باشد؛ عقب نشینی و شفافیت جداره های شمالی ، جنوبی و شرقی در همکف و گشودگی مسیر دسترسی به حیاط ، علاوه بر جدا کردن ساختمان از زمین و القای حس تعلیق ، به خواسته طرح شده نیز پاسخ داد. corridor سبزی که با ۲ ردیف نخل در قسمت جنوبی زمین قرار دارد از نیروهای اثر گذار در طراحی بود که منجر به طراحی تراس بزرگ طبقه اول و قرارگیری اتاق اصلی رو به نخل ها شد. هر دو تراس کشیده شمالی و جنوبی با فضای نیمه بازشان، پیوند مناسبی میان درون و بیرون شکل می دهند.
۲- اینکه رویکردی متفاوت با سازماندهی معمول بناهای ۲ طبقه که فضاهای خصوصی در طبقه بالا و باقی فضاها در همکف باشند، در پیش گیریم، در این جهت پس از بررسی گزینه های متعدد با قرارگیری فضای بیلیارد و تراس بزرگ جنوبی در طبقه اول، از یک سو جریان زندگی را به آنجا منتقل کردیم واز سوی دیگر دید مناسبی را به منظر پیرامون برای این فضاها تامین نمودیم. در طبقه همکف، بخش خدماتی در مرکز قرار گرفت. ورودی ، آشپزخانه( که آن نیز به ردیف نخل های حیاط پشتی دید دارد)، پلکان و سرویس بهداشتی همه در اینجا واقع شده اند تا دیاگرام دسترسی مناسبی به دست آید. دو بخش شمالی و جنوبی نیز برای ناهار خوری، نشیمن و اتاق تلویزیون دیده شده است.
دستاوردهای پروژه:
۱- نوع استفاده غیر دائمی از یک ویلای ساحلی، سبب شد خط مشی طراحی، اینگونه لحاظ شود که حس مکانی و بیانی دگرگونی را، هم نسبت به محیط زندگی دائمی و هم نسبت به پیرامون خود ایجاد نماید تا هر بار، با تغییر مختصات مکانی، امکان تجربه کیفیت فضایی متفاوتی، برای مخاطبین فراهم آید و انگیزه ای برای حرکت از خانه شهری به سوی این ویلا باشد.
۲- خلق فضایی پیوسته با زمینه سبز محیط، به نحوی که گویی کل بنا بخشی از همان لنداسکیپ و محیط پیرامون است که تنها سقفی بر آن نهاده و جداری شیشه ای به دور آن کشیده اند. فضای داخلی در طول روز مملو از نور و تابش آفتاب و قابهایی از مناظر پیرامون است، که انرژی زندگی را از آنها جذب می کند و در شب همین حرکت و زندگی را با محیط پیرامون تقسیم می نماید.
۳- متفاوت بودن و کنجکاوی در جهت کشف فضاها از اصلی ترین نکات این پروژه است. وجود تهی های اینجا و آنجای پروژه، رمپ پل مانند شیشه ای و اختلاف ارتفاع دو نیمه ساختمان همه در این جهت است. درخت خیزرانی که سرش را از سوراخ یک حفره کوچک به کنار تخت اتاق اصلی آورده، عبور از رمپ معلق شیشه ای در نور ملایم صبحگاهی و نوری که از skylight به مرکز بنا می تابد از تجربه های خاص فضایی این پروژه است. به تجربه در یافتیم که همه ی اینها، برای حتی مالکان آن، که از پیش بارها طرح را دیده بودند، حس کنجکاوی و کشف فضا را تکرار نموده است.
۴- در این پروژه، دسترسی و حرکت و سیرکولاسیون در قاب های شیشه ای مسیرهای سیال و عریان، تبدیل به روح زندگی شده و به کنه فضا دمیده شده اند.
۵- سعی شد تا تیپیک کلی بنا به گونه ای باشد که علی رغم تفاوت با بافت ساختمانی زمینه، متضاد با آن نباشد و حس و حال یک ویلای ساحلی را تداعی نماید. با وجود آنکه بر خلاف قریب به اتفاق ویلاهای شمال از سیستم سقف های شیبدار دو طرفه رایج پیروی نکرده، به هم خوانی با زمینه در عین تمایز نیز دست یافته است.
۶- خوانایی و سازماندهی فضایی مناسب، بدین صورت که فضاهای خدماتی در مرکز پلان قرار گرفت تا دسترسی به آن از دو بال شمالی و جنوبی با طی کمترین مسافت و با حداقل سیرکولاسیون و پرتی میسر و دیالوگ سهل و ساده ای میان فضاهای اقامتی و خدماتی بصورت متقابل برقرار گردد.
۷- پیوستگی و امتداد فضاهای داخلی و خارجی و تجاوز آنها به حریم یکدیگر. این مهم با به اشتراک گذاشتن مصالح در داخل و خارج ساختمان، حرکت دیواره های بیرونی به عمق فضاهای داخل بصورت شکافهای نوری و همچنین ورود بافت سبز و پوشش گیاهی به داخل فضاها تحقق پیدا کرده است.
سیستم سازه و تاسیسات:
ابتدا، بنا بر آن بود که سازه به صورت بتنی با دیوارهای برشی پیوسته باشد تا ستونها در طبقه اول حذف شده و یک ساندویچ بتنی به صورت طولی extrude شود؛ اما در اواسط طراحی ، به خواسته کارفرما در جهت کنترل هزینه و سادگی اجرا، به سازه تیر و ستونی بتنی تبدیل شد. به منظور حذف دیوارهای برشی، ابعاد ستونها افزایش یافت که البته سعی شد تمامی آنها در جداره ها قرار گیرد. بیشینه بیرون زدگی (کنسول) در طبقه اول ۲/۲ متر است و سقف نهایی به صورت کامپوزیت تیر اریب بتنی و پروفیل های فلزی و رابیتس، با پوشش نهایی ورق می باشد. پلکان و شیبراهه نیز به صورت سازه الحاقی فولادی به سازه بتنی در نظر گرفته شد. برای تامین سرمایش و گرمایش ، پکیج فن کوئلی (سیستم تلفیقی مینی چیلرتراکمی با پکیج گرمایشی زمینی) در نظر گرفته شد که دمنده های آن پنل های سقفی تو کار است. این مسئله برای گریز از پنل های دیواری مرسوم سیستم اسپیلت که به همراه کندانسورهایشان، آلودگی بصری روی نمای ساختمان ایجاد می نمایند حائز اهمیت بود.
مصالح:
گزاره اصلی در این بخش یکی امتداد مصالح از بیرون به درون و دیگری استفاده از مصالح مرتبط با حس و حال بافت زمینه (مناطق ساحلی شمال) و پرهیز از تکثر بود. در این راستا چوب های اشباع شده یکی از بهترین گزینه ها بود ، چرا که ماندگاری مناسبی در بیرون داشت، روح یک ویلای شمال را در فضا می دمید و با شمای کلی پروژه نیز مرتبط بود. سنگ نیز از جمله مصالحی بود که در بیرون و درون بنا استفاده شده است. با توجه به کانسپت پروژه، در طبقه همکف از شیشه و مصالح نسبتا تیره استفاده شد تا تعلیق حجم بالایی را که به صورت یک قاب پیوسته سفید است تشدید نماید.