اطلاعات پروژه
نام: انارستان پدربزرگ/
آدرس: شهر تفت، استان یزد/
شرکت مشاور: سیزان خوانش معماری و شهر/
معمار: پدرام جعفربیگی/
تیم طراحی: حسین آقا جعفربیگی، نازلی جعفربیگی/
طراحی منظر: نازلی جعفربیگی
تاریخ: ۱۳۹۳ - ۱۳۹۶ /
مساحت زمین: ۴۸۴۴ مترمربع/
مساحت ساخته شده: ۹۴۵ مترمربع/
نوع: مسکونی/
مقاوم سازی سازه: حسام الدین جعفربیگی، معین غفوری/
تاسيسات مکانیکی: محمد حسین مظفری/
تاسیسات الکتریکی: مجید والاگهر/
مدیر اجرایی: حسام الدین جعفربیگی/
تیم اجرایی: شادروان حاج علی رحیمی، محمد حسین رحیمی/
نظارت: حسام الدین جعفربیگی، پدرام جعفربیگی
پیمانکار: حسین آقا جعفربیگی
طراح سه بعدی: نازلی جعفربیگی، پدرام جعفربیگی/
گرافیست: کاوه سید احمدیان، مهرداد سید احمدیان، مهدیه حسینی، سید پدرام جوهری/
عکاس: پدرام جعفربیگی/
بودجه: ۱۵.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال
کارفرما: محمد علی دهقانی تقتی
سرپرست تهیه نقشه های اجرایی: حسین آقا جعفربیگی
مشاور معماری: مجتبی فرهمند، علی قربانی، فیروز فیروز
ترسیم: سما قبله زاده، سعیده آبشوری، مهدیه حسینی
مشاور هنری: سید علی محمد سید احمدیان
مصالح: آجر سنتی قم، اندود سیمان سفید/
توضیحات
پیشینه
حاج محمد علی دهقانی هنگام خروج از زادگاهش «تفت» در سال ۱۳۳۶ خورشیدی ، نوجوانی ۱۵ ساله بود که برای کار و امرار معاش ترک دیار کرده و در تهران ساکن شد. از پس سالها ، وی برای بازآفرینی خاطرات تصمیم میگیرد در زادگاه خود خانه ای درخور فامیل و محله اجدادی و نیز مکانی دلنشین برای خانواده خود و گردهماییهای فامیلی بنا نماید. اولین قطعه زمین در اختیار ۷۰۹ مترمربع بوده که با خرید زمینهای اطراف از ورثه پدری و تجمیع آنها، مساحت کل زمین در اختیار به ۴۸۴۴ مترمربع میرسد.
در آغاز و در سال ۱۳۹۱ با تخریب سازه ناپایدار خانه ی موجود در همان قطعه اولیه ۷۰۹ مترمربعی و بر اساس یک طرح معماری، سازه ای بتنی در ۳ طبقه و منبعی جهت ذخیره آب ، احداث گردید. اما ادامه پروژه به علت عدم امکان پاسخگویی به خواسته های کارفرما و نیز عدم هماهنگی با فرم و بافت همجوار و قدیمی محله ، متوقف شد تا در خرداد ۱۳۹۳ با مراجعه به «استودیو طراحی آمود شبستان یزد» با نگاهی متفاوت باز طراحی و اجرا گردد.
موقعیت مکانی پروژه
شهرستان «تفت» در ۱۰ کیلومتری شهر «یزد»، در جنوب غربی استان «یزد» و در دامنه های شیرکوه با آب و هوایی لطیف تر از سایر شهرستانهای این استان قرار دارد. این منطقه دره ای است طویل در امتداد شرقی – غربی که از سه طرف با کوهها محصور و تنها از سوی شرق به دشتهای استان یزد منتهی می گردد. رودخانه و در واقع مسیلی برای جمع آوری آبهای سیلابی مناطق بالادست، تفکیک کننده دو قسمت اصلی شمالی و جنوبی شهرستان تفت به ترتیب با نامهای «گرمسیر» و «سردسیر» می باشد.
وجه تسمیه «تفت» در رایج ترین مفهوم آن به معنی «گرم» و نیز «سبد میوه چوبین» ذکر گردیده است که این مفهوم با ساختار و منظر طبیعی شهر بسیار شباهت دارد زیرا با نگاه از ارتفاعات ، با انبوه درختان انار همچون سبد میوه ای در غرب شهر یزد جلوه می نماید و شاید بتوان آنرا نمونه ای نادر و زنده از «باغشهر» در نظر گرفت. قرارگیری محله گرمسیر در بین شریان اصلی (مسیل) و کوههای شمالی و نیز ساخت و سازهای نامتناسب در آن و نبود هماهنگی با بافت سنتی شهرستان «تفت» ، منظری ناخوشایند از این «باغشهر» نشان می دهد، در صورتی که در بخش سردسیر تفت (محل پروژه انارستان پدربزرگ) ، موقعیت ساختمانها بعد از مسیل اصلی به سمت جنوب، با انارستانها و کوچه باغهایش و در نبود شریانهای اصلی عبور و مرور و در نتیجه عدم آلودگی معماری با ساخت و سازهای حجیم و نامتناسب ، منظره ای بکر و دست نخورده ارایه می نماید.
ویلای مسکونی «انارستان پدربزرگ » با انارستانی در کنار و پنج اصله «سرو» به نام پنج فرزند پدربزرگ ، در حیاط اندرونی ، در بخش سردسیر شهرستان تفت ، به صورت خانه – باغ و در یکی از ۱۷ محله قدیمی شهرستان به نام « برالسویه » که در گویش محلی برسه (Borasseh) معروف است ، طراحی و اجرا شده است. این خانه مکانی برای آخر هفته و در واقع خانه دوم برای گردهمایی خانواده بزرگ «دهقانی» محسوب میگردد. پژواک طبیعت خوش و زیبای این باغشهر در معماری این پروژه جهت تجربه این منظر شهری در زندگی روزمره ، سعی در خلق فضاهای بینابینی جهت کمرنگ کردن مرز درون و بیرون و نیز توسعه انارستان همراه با ایجاد فضاها و امکانات جهت تجربه فعالیتهای کاشت و برداشت توسط ساکنین ، از اهداف اولیه طراح بوده است.
مسیر طراحی
چالشهای اصلی در روند طرح و اجرای این پروژه ، در مرحله اول شناخت دقیق شیوه زیست و نحوه استفاده ساکنین آتی از این بنا (کیفیت و کمیت گردهماییها و چگونگی معاشرت جنسیت ها و سنین مختلف افراد خانواده و فعالیتهای معمول آخر هفته آنها) و در مرحله دوم ویرایش و آماده سازی سازه ای از پیش ساخته شده بود که بتواند با معماری هماهنگ با زیست – بوم منطقه و فضاهای متناسب، جوابگوی نیازهای چالش اول باشد.
با این بینش مشخص بود که یافتن راه حلهای طراحی و فنی برای طیف گسترده ای از مسایل مورد نیاز است.لذا ضمن توجه به چالشهای پیش گفته،بررسی معماری و مصالح بومی و تاثیر این ساخت و ساز بر پیکربندی جدید محل و شکل دهی عناصر بیرونی بنا جهت ارتباط موثر با محور پیاده محله و نیز سایر مسایل محیطی در دستور کار قرار گرفت، به نحوی که اصرار بر یافتن جوابهایی هر چه دقیق تر باعث شد که در طول زمان طراحی و اجرا تا لحظه تحویل کار، نقشه های اجرایی و کارگاهی بیش از ۱۲۸ بار مورد بازبینی و تغییر قرار گیرد. این تعداد تغییرات تنها به واسطه ی گروه معماری صورت نگرفت، از بهره برداران در سنین مختلف تا گروه پیمانکاران و جلسات هفتگی همه در این تغییر مشارکت داشتند.
با تحلیل شیوه ساخت خانه های سنتی و تاریخی یزد و تفت، این نتیجه حاصل شد که بر خلاف معماری امروز ، که ساختار و سازه بنا را پنهان و با لایه های مختلف تزیینات اغلب نه چندان منطقی و دلچسب می پوشاند ، زیبایی ناب خانه های سنتی این منطقه ناشی از یکپارچگی سازه با کالبد و نمای درونی و بیرونی بناست که تنها با اندودی از جنس همان سازه صیقل یافته و در نهایت با معماری اندیشیده، جوابگوی نیازهای ساکنین خانه و نیز در ارتباطی منطقی و پویا با ساختمانها و فضاهای دیگر محله می باشد.
نمونه عالی این نگاه را می توان در معماری دوران سلجوقی یافت که پیوستگی زبره و نما و ساختار یکپارچه سازه و نما ، نمونه ای زیبا از این معماری ماندگار است. در مرحله بررسی الگوهای معماری منطقه روشن شد که به علت همجواری خانه ها و انارستانها که شکل دهنده اقتصاد خانواده سنتی بر اساس برداشت محصول باغات بوده ، الگوی خانه-باغ در این منطقه رواج بیشتری دارد.(الگویی که در شهرهای یزد و کاشان کمتر دیده می شود.)لذا انتخاب این الگو و سعی در کشف زبانی برای توسعه آن مد نظر قرار گرفت.
پس از مطالعات و بررسی های پیش گفته و در شروع کار طراحی ، موقعیت خاص زمین پروژه که در شیبی به سمت جنوب با منظری سبز از انارستانهای پایین دست و بدون آلودگی معماری قرار داشت، اهمیت توجه به فضاهای باز و جمعی را نشان می داد. از آنجایی که زندگی در فضای باز از الگوهای رفتاری در خانه هایی با حیاط مرکزی و خانه-باغها بوده که به این ترتیب تغییر فصول در فضای زیستی خانه ها ادراک می شده، لذا طراحی خانه از جانمایی فضاهای جمعی در بیرون و جبهه جنوبی زمین شروع شد و در امتدادآن فضاهای نیمه باز و در نهایت فضاهای داخلی و بسته در ارتباط با یکدیگر و در جبهه شمالی شکل گرفت. تجربه زیست در فضای بیرونی سبب در نظر گرفتن عمارت تابستانی و عملکردهای وابسته با آن شد، محور آب پیوند دهنده دو عمارت اصلی در این باغ است. هندسه راست گوشه استخر به واسطه یادآور پدربزرگ، درختی شاهتوت که توسط او در حدود ۲۰ سال پیش کاشته شده بود، تغییر میکند. وجود پرده آب، پاشویه و پلی در وسط آن امکان ایجاد فضای روبدادی را تشدید می بخشد.
خواست پیوستگی فضای بیرون با درون و درون با درون ایجاب میکرد قسمتی از سقف نهایی و سقف همکف در مرکز سازه ی موجود برداشته شود تا با گشودگی (void) ایجاد شده ارتباط فضایی و پیوستگی دید در طبقات تامین گردد.این برداشت سازه سبب معلق ماندن بهارخواب[۱] (مهتابی) طبقه اول به مانند پلی در فضاهای بیرونی شد و این گشودگی نیز در مرکز فضاهای جمعی داخلی سبب جدایی بخش شرقی از بخش غربی بنا شد که با ایجاد پلی در مرکز این گشودگی امکان تجربه ای متفاوت در دسترسی به اتاق پدربزرگ فراهم گردید. ارتباط این گشودگی ها دیواریست آجری در جهت باد اصفهان (شمال غربی) که از بیرون بنا شروع و تا معماری داخلی بنا امتداد می یابد.
فضاهای جمعی و بهارخوابها(مهتابی ها) همگی در مناسب ترین مکانها از لحاظ دید منظر شهری و طبیعی قرار گرفته و فضاهای خواب که کمترین استفاده را در خانه های آخر هفته دارند در جبهه شمالی جانمایی شدند. لذا می توان گفت در خانه های آخر هفته یا خانه دوم (second house) که عموما محلی برای گردهمایی های فامیلی فراهم می آورد تفکیک فضایی به مانند ساکنین خانه اول در فضاهای جمعی وجود ندارد ، فضایی به نام پذیرایی و نشیمن با عرصه بندی عمومی و خصوصی وجود ندارد ، تمام فضاها در گرو استفاده همه است از این جهت سعی در ایجاد مکان های رویدادی در هر نقطه ای از این خانه شده است چه در معماری داخلی،چه در معماری خارجی. عناصر سازه در نما ضمن نمایش جنبه ی باربری خود با اندود نازکی از سیمان سفید پوشیده شد در حالیکه جهت ایجاد حال و هوایی بومی ، در فضای نیمه باز بهارخوابها (مهتابی ها) از نمای آجری استفاده گردید و جهت ایجاد حس پیوستگی بیشتر فضای بیرون و درون ، این پوسته آجری بر روی کف حیاط تا دیوار عمارت تابستانی امتداد یافت.
[1]- ایوان یا هر جای بلند برای خوابگاه تابستان. ایوان و دکان و سکویی که به بهاران در آنجا بشب خسبند. "دهخدا"
نقد
نقد پروژه انارستان پدربزرگ
سید منصور علاقه بند
رییس هییت مدیره انجمن مهندسان معمار استان یزد
انارستان پدربزرگ پروژه ای است که نظامهای حاکم بر آن خوانا ، صریح ، موثر و دارای ساختاری محکم و هم نهشت با لایه ی عملکردی است. در این پروژه اصل و فرع ، همچنین متن و حاشیه با استفاده درست از ابزارهایی چون محور ، تمایز مصالح و رنگ ، تناسب و اندازه اجزا، و پیوند بین فضاها به درستی رعایت شده است. من در بازدید از پروژه، انارستان پدربزرگ را در یک کلام ، فضایی مکعب شکل یافتم که با یک آبنمای وسیع منتهی به یک تالار مسقف نیمه باز ، در محور خود تکمیل شده است. اجزای این فضای اصلی مکعب شکل و نوع ارتباط آنها با یکدیگر (اعم از عمودی و افقی) به ترتیبی است که کلیت آن را چه در درون و چه در بیرون مخدوش نکرده است.
مجموعه ی هال و پذیرایی با وید مرکزی مرتبط با ایوانها، حیاط، پوسته ی آجری حد فاصل حیاط و باغ و تالار نیمه باز انتهای حیاط استخوان بندی اصلی پروژه را تشکیل می دهد. این مجموعه ی اصلی با استفاده از مصالح زبر (آجر) و بزرگی ابعاد و خلوص حاکم بر فرم از دیگر عناصر پروژه متمایز شده است. جز آن بقیه اجزای بنا که در پرده بعدی نمایش داده می شود و به لحاظ عملکرد جنبی است با مصالح نرم (اندود سیمان) پوشیده شده است. این بخشها در نما عمدتا عناصر سازه ای بنا (تیر، سقف ، ستون ...) را در کم کارترین وضع ممکن شامل می شود. یکپارچگی درون و بیرون ، هم به لحاظ عملکرد و هم به لحاظ سیما و نمود، و امتداد یافتن درون به بیرون و بالعکس بر قدرت مفاهیم پیش گفته افزوده است.
ارتباط باغ با مجموعه توسط یک پوسته آجری که خود جزیی از عناصر اصلی بنا است تعریف شده است. ایجاد محوری عمود بر محور اصلی در این پوسته به وسیله ی دروازه ای زیبا به خوبی توجه را به حضور باغ (علی رغم واقع نشدن باغ در محور اصلی) جلب می کند. رابطه ای ساده و سهل ولی محکم. این دروازه را عنصر خاطره انگیز و تخیل آفرین مشبک آجری هویت بخشیده است. ترکیب زیبا و فراوانی جزییات در طرح محوطه و تالار نیمه باز انتهای حیاط اعم از سنگ فرش، آجر فرش، کاشی لاجوردی، آبنما، فضای سبز ، نور پردازی و عناصر فلزی، به اهمیت فضای باز و باغ در این پروژه اشاره دارد ، اهمیتی که سادگی و خلوص فضاهای درونی نیز بر آن تاکید می کند.
استفاده مینیمال از ترکیب آجر و اندود روشن در کنار شیشه و فلز ، ضمن تامین خلوص یک معماری مدرن در این پروژه ، هم پیوندی با محیط کالبدی شهر را تقویت نموده است. این هم پیوندی با استفاده مینیمال از عناصری چون مشبک و هره آجری و قابهای متداخل و کاشی لاجوردی تقویت شده است. البته این خلوص در نمای شمالی ساختمان ( بر معبر شهری) به قدرت نمای جنوبی رعایت نشده است. اساسا نحوه حل چرخش زاویه معبر نسبت به محور باغ از معدود نقاط ضعف پروژه است. همچنین به لحاظ عملکرد، عدم تلاش طراح برای حل دیدهای احتمالی از خارج به سمت فضاهای اصلی ، خصوصا ایوانهای طبقات، مشهود است.
در طراحی داخلی عناصر مهم چون شومینه ، پل فلزی و دیوار آجری که حول محور فضای اصلی و با جزییات ساده و زیبا طراحی شده اند، همگی در خدمت ایده اصلی پروژه اند و در مجموع ترکیب قابل تاملی از مولفه های مدرن و بومی زندگی را تداعی می کنند. در طراحی داخلی جزییات پله های وید به قدرت بقیه اجزا نیستند. در مجموع انارستان پدربزرگ از پروژه های دلچسب و قدرتمند سالهای اخیر استان یزد است که توسط معمار جوان و هنرمند یزدی پدرام جعفربیگی طراحی و مدیریت شده است.
English
Please click on the link below to view the project's information in English language.
Click Here!