Email: caoi.ir@post.com Telegram ID: @caoiran

ورود

Study



حمام های کارگری بندر شاهپور
گدا در آستانه
محمد محمدزاده

مجله معمار - شماره ۱۰۷، بهمن و اسفند ۱۳۹۶- صفحات۳۸-۴۳

مهدی علیزاده, مهدی علیزاده معمار, معماری مهدی علیزاده, گفتگو با مهدی علیزاده, خانه های مهدی علیزاده, حمام سربندر, حمام کارگری بندر شاپور, مجله هنرو معماری قبل از انقلاب

Workers' bathhouse at Shahpoor Port
beggar at doorstep

Written By: Mohmmad Mohammadzade

The architecture of the bathhouse shares many of the architect's exemplary characteristics although it counts as an exception among his body of works considering the different geometrical inclinations and a kind of reduced formalist or monumental tendency that appears in the work.
The architect himself denies this, yet I believe certain layers in the work influenced by the architecture of well-known architects such as Frank Lloyd Wright, Le Corbusier, etc. as well as the Iranian/European monumental architecture dominating the architectural atmosphere of those years in Iran and even certain aspects of historical Iranian architecture intersect and mingle in the design of this building in an interesting way with certain personal aspects of this architect's architecture who was very young at that time. It is as if Alizadeh, an architect coming from within the society, independent from the main currents dominating architecture and oriented towards the society, is creating a functionalist monument for the society in which not only workers but also beggars have their own place and are respected. This happens at a time when the construction of new historicist monuments for kings and the elite is at its peak.

 

معماری حمام بسیاری از خصلتهای کار معمار را دارد، اما در میان مجموعه کارهای او نوعی استثناست. وجه تمایز آن، تظاهرات هندسی، فرمال و تا حدی مونومنتال است که در دیگر کارهای او کم سابقه یا تقریباً بی سابقه اند.در دهه های ۳۰ و ۴۰ شمسی و پس از آن، تمایل به معماری تاریخی ایران و مونومنتالیسم ایرانی، ورود موج معمارانی چون فرانک لوید رایت، لوکوربوزیه و رفته رفته لویی کان و دیگر معماران نوگرای غربی به فضای معماریِ در حال تغییر و معماران نسل جدید ایران، به تأثیرات متنوعی منجر شد. به گمان من معمار جوان آن دوران در مسیر جستجوی زبان و شیوه شخصی و مستقل خود در گذر از دهه های ۳۰ و ۴۰ شمسی، یعنی در زمان طراحی و ساخت حمام و خانه های کارگری و شهرداری بندر شاهپور، از این تمایلات و امواج بی تاثیر نبوده و لایه های گوناگون مشاهداتش به نحوی ویژه در طراحی بنای حمام ثبت شده و به هم آمیخته اند. ۱
ستون فقرات پلان مجموعه حمام، همان پلان تقریباً تیپ کاربردی حمام های نمره و عمومی است که در تهران و بسیاری از شهرهای ایران در دوره معاصر یافت میشوند، که خاستگاه معماری آنها را نمی دانم ولی تعدادی از آنها هنوز به صورت نیمه جان در شهرها موجود و فعال هستند. در بخش فوقانی پلان، دیواری از بیرون به بنا مماس، و به فضایی با هندسه مثلث و سپس شش ضلعی تبدیل میشود و با شکست هایی در دو جبهه ساختمان می چرخد و در امتداد خود با فضایی دایره مانند تداخل می کند و پس از شکست هایی به مستطیلی بیرون زده در کنج پایینی بنا منتهی می شود که به این ترتیب، با هندسه ای آزاد و متفاوت با هندسه متقارن بخش کاربردی حمام تداخل می کند. این بخش شباهت بسیاری به هندسه های موردعلاقه و نحوه حرکت دیوار در پلان های رایت دارد.
نحوه ورود به فضا، مفصل بندی، تغییر جهت، سلسله مراتب، کشف پذیری و مواردی مثل نحوه ورود نور به فضا و یا هیئت افقی در بیرون بنا و نحوه تداخل آنها با نقاط عمودی، شباهت هایی به حالات درونی و بیرونی معماری تاریخی ایران دارد. شمایل بیرونی بنا نیز در فرم افقی، پوشش سقفها، فاصله سقف تا دیوار و عنصر عمودی در انتها، از یک سو پاره ای از خصلتهای معماری رایت را دارد و از سوی دیگر حالتی از معماری مونومنتال ایران در آن سال ها از جمله مقبره نادر۲ را تداعی می کند. دقت در پرداخت جزئیات نما و مصالح در این نوع معماری متداول در آن سال ها، را نیز باید به مطلب افزود که به شکل ساده تری در بنای حمام، البته با زبان شخصی معمار در کاربرد مصالح باز تولید شده است، همچنان که سایر عوامل شکل دهنده معماری بنا به دست معمار از مسیری شخصی عبور کرده اند.
ترکیب آجر و بتن، طاقی های بتنی و نورگیرهای هلالی نیز که در این بنا و همین طور در خانه های کارگری و شهرداری بندر شاهپور در سقف و نما ظاهر می شود، در معماری آن سال ها، از جمله در کارهای معمارانی مثل لوکوربوزیه و بعدها لویی کان (هلالی ها) و به تبع آن در بین برخی معماران ایرانی در همان سالها متداول شده بود.
از جمله خصلتهای شخصی کارهای معمار که در این کار او نیز در اشکال گوناگون تداوم دارند، عبارتند از: نحوه ترکیب مصالح (مثلا استفاده از آجر كله در نما و ترکیب آن با مصالح صنعتی نمایان که معمولا سازه فلزی و در اینجا دیوار بتنی است)، قابلیت های فنی و تکنیکی در کلیت و جزئیات (مثلا طراحی سقف بتنی و نورگیرهای سقفی در این بنا)، نکته بینی در عناصر و اجزا مثل کور پنجره های جالب یا تورفتگی و سکوی نشیمن مخصوص گدا در جداره این ساختمان)، قابلیت کشف (از طریق ایجاد مسیر و سناریوی ویژه ای برای حرکت در فضا در این کار و سایر کارها) و دیگر مواردی که اشاره به همه آنها در مجال این نوشته نمی گنجد.سخن واپسین من در مورد حمام و خانه های کارگری بندر شاهپور، ستایش تمام شوق، توان و مسئولیت معمارانه ای است (مراجعه به نقشه ها و جزئیات شاهد این مدعا هستند) که معمار جوان آن سال ها در کاری کوچک و در نقطه ای دوردست برای لایه فرودست جامعه صرف می کند تا از بنایی در خور بهره مند شوند.علیزاده که معماری برخاسته از جامعه، مستقل از جریان اصلی حاکم بر معماری و اصولا جامعه گراست، در دوره اوج رواج ساخت مونومانهای تاریخ گرا برای پادشاهان و نخبگان جامعه، گویی که مونومانی کاربردی برای جامعه می سازد که در آن نه تنها کارگران که حتی گدایان برای خود جایی دارند و محترم شمرده شده اند.


حمام سربندر به روایت خود معمار

 بخش عمده حمام را اخیرا تخریب کرده اند، من این ساختمان را از بیرون ندیده بودم و این تصاویر را هم آقای خازنی که از شاگردان رایت بود و مدتی با هم دفتر داشتیم، در سال ۱۳۳۷ گرفته. مسئولان آن زمان نقشه داشتند این بیابان ها را آباد کنند. فکر کنم قبل از نخست وزیری هویدا بود. در همان سالها یک ساختمان در آن منطقه برای پتروشیمی بندر شاهپور ساخته بودم که ساخت یک حمام و ساختمان شهرداری سربندر به من محول شد. ساختمان حمام همان طور که در نقشه می بینید سقف بتنی و دیوارهای آجرچینی شده دارد. نکته جالب این بنا نقطه ای در کنار ورودی است. طاقچه کنار ورودی، همان طور که در نقشه هم نوشته شده، جای نشستن گدا است.از این قسمت وارد میشوند (فضای شماره ۱ در پلان) و در امتدادش این دیوار را داریم که هدایت کننده است. اینجا هم در ابتدا سربینه است (فضای شماره ۲ در پلان)، مسئول حمام در این نقطه می نشیند و این قسمت هم دوش های عمومی هستند (فضای شماره ۴ در پلان). از این قسمت وارد صحن داخل می شوند و در آن قسمت هم در امتداد دیوار، سکو و حوضچه های آب قرار دارند (فضای شماره ۳ در پلان). این قسمت در گوشه و در انتهای ردیف دوشها هم مربوط به نظافت و این جور چیزهاست (فضای شماره ۵ در پلان). از گوشه صحن عمومی هم به حیاط می روند و لنگها و حوله ها را پهن می کنند که زیر آفتاب خشک شوند که رختشویخانه هم همان جاست (فضاهای شماره ۶ و ۹ در پلان). (رجوع کنید به پلان بنا و راهنمای نقشه کنار آن).آن طرف هم بخش اتاق های نمره حمام هستند و دوش های آن (فضاهای شماره ۱۱ و ۱۲ در پلان) در اینجا بین این دو دیوار، دیوار جداکننده بین عمومی و خصوصی، ۸۰ سانتی متر فاصله گذاشته ام که تمام لوله کشیها از فاصله میان آنها عبور کرده اند. برای اینکه در آن منطقه آب وهوا طوری است که لوله های تاسیسات به سرعت دچار خوردگی می شوند و باید ترمیم شوند. این فاصله که آدم رو است مثل یک تونل عمل می کند که دسترسی به لوله ها را برای ترمیم پوسیدگی و خرابی ها ممکن می کند (رجوع کنید به پلان بنا و راهنمای نقشه کنار آن).این قسمت گرد تأسیسات است (فضای شماره ۷) و فرم پیکان مانند کنار آن پایه ای است که یک تانک آب روی آن قرار می گرفت. منبع آب حمام دوجداره بود که در فصل زمستان در جداره بیرونی آب سرد و در جداره داخلی آب گرم قرار داشت. در فصل تابستان بر عکس بود، یعنی جداره داخلی آب سرد و جداره خارجی آب گرم داشت، برای اینکه تابش خورشید جداره خارجی را گرم نگه دارد (رجوع کنید به پلان بنا و راهنمای نقشه کنار آن).در طراحی این کار مقداری بازیگوشی کردم. اینها دیوارهای آجرچینی شده اند و اینها هم نورگیرها هستند که از قسمت بالا نور را به داخل می آورند. پوشش سقف و نورگیرها را دقیقا به همین شکل کشیدم و اجرایی ترسیم کردم (رجوع کنید به نماها، برشها و جزئیات بنا).محاسبات آن را هم به یک مهندس ژاپنی به نام ناکااوکا۳ سپردم. او به همراه هیئتی از طرف یکی از دفاتر سازمان ملل متحد برای مطالعه زلزله بوئین زهرا به ایران آمده بود و بعدها در ایران تعدادی کار در زمینه طراحی باغ ژاپنی کرد که یکی از آنها یک باغ ژاپنی در پارک لاله تهران بود.یک نکته مهم در سقف وجود دارد که وجود تنبوشه ها است. این سقفها بتنی هستند و بعد تنبوشه ها سرتاسر روی آن قرار گرفته اند برای جلوگیری از گرما. در آن منطقه خانه هایی که مردم در آنها زندگی می کردند همه دو سقفه بوده اند. در پایین حیاط هم یک موتورخانه برای تأمین آب گرم در فصل زمستان تعبیه شده بود.در بندر شاهپور تعدادی خانه های سازمانی نیز ساختم که تا دو سال پیش که به آنجا رفته بودم هنوز وجود داشتند، ولی شکلشان خیلی تغییر کرده بود. ساختمان شهرداری سربندر را هم ساختم که هنوز با تغییراتی پابرجاست ولی متأسفانه بخش زیادی از ساختمان حمام، همان گونه که در ابتدا هم گفتم، در سالیان اخیر تخریب شده است.

 

پانوشتها:

۱- در دیداری که متعاقب این نوشته با معمار بنا داشتم و به احتمال این نوع تأثیرات بر کار او اشاره کردم، با انکار این احتمال اظهار کردند که فاقد شناخت از کارهای رایت در آن زمان بوده اند. در مورد جنبه های فرمال یا مونومنتال نیز انکار کردند و بر طراحی ساختمان از درون تأکید داشتند.

۲- در گفت و گویی با معمار که در همین شماره منتشر شده، او با اشاره به مقبولیت بیشتر مقبره نادر برای خود در میان دیگر مونومانهای ساخته شده در آن سال ها، بر تأثیر معماری و پلان های فرانک لوید رایت بر برخی معماران در آن زمان از جمله یوسف شریعت زاده در طراحی دفتر کار خود در خیابان زرتشت اشاره کردند. همچنین در شروع روایت خود در همین مقاله از معماری به نام خازنی که فارغ التحصیل معماری از آمریکا و گویا شاگرد رایت بوده اشاره کردند که گویا در سال هایی به سفارش او کارهایی انجام داده اند.

۳- Nakaoka