Study
دولت و توسعه تهران ۱۳۲۰-۱۳۰۴
دکتر محسن حبیبی
مجله محیط شناسی ، زمستان ۱۳۶۸ - شماره ۱۵ - صفحات ۱۱-۲۲
مقدمه
سالهای آخرین قرن نوزدهم تماشاگر تجار، بازرگانان،وام دهندگان و موسسات تجاری متعددی بود که از کشورهای بیگانه به ایران آمده و در همهجا در شهرهای ایران نفوذ کرده بودند. این عوامل با پیروی از طرحی استعمارگرانه موفق شدند تا سریعاً ارتباطی نزدیک بـا قدرت پدرسالار حاکم بـر ایـران برقرار کنند.استعمارگران با دامن زدن به تقابل بین قدرت دولتی و خواستهای ملی توانستند به سادگی در روابط اجتماعی-اقتصادی کشور نفوذ نمایند.به همین سبب است که انقلاب مشروطه(۱۹۰۶-۱۹۰۹) که از انقلابهای بـورژوازی اروپایی و به خصوص انقلاب فرانسه الهام میگرفت به سرعت رخساره عوض کرده و با چنین دستاندازیی از میان رفت.بخشی از"بورژوازی"تولد یافته در پس انقلاب مشروطه خود بسان واسطه اصلی سرمایه های خارجی وارد عمل مـیشود،بـیآنکه این سرمایهها را نیازی باشد تا اقدامی نظامی بعمل آورند.
سرمایهگذاریهای بیگانه با مدد گرفتن از عاملین خود در ایران و با حمایت همدستان بومی خود، زمینهای را پی ریختند که اجرای آن جز از طریق دخالتی فـرهنگی مـیسر نبود،مداخلهای که تحت عنوان"تجددطلبی"چهره میپوشاند.چنین حرکتی و به خصوص دگرگونیهای جهانی سالهای آخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم دلایلی هستند که استبداد رضاخانی را در فردای جنگ جـهانی اول و انـقلاب شوروی شکل میبخشد. وظیفه دولت جدید در "نوسازی" کشور به هر قیمتی است. شکی نیست که،چنین"نوگرایی"به معنای دگرگونی واقعی شرایط زندگی و روابط اجتماعی-اقتصادی حاکم نیست. این"نـوسازی"بـیشتر تـغییر فضایی ترکیب شهری را پی میگیرد.
دگرگونی شـهر
در واقـع دگرگونی بسیار عمیقی که سرنوشت شهر را بسیار تحت تاثیر قرار میدهد، برپایی یک دولت دیوانسالار مرکزی است که حوالی ۱۳۰۱ با به مـسند قـدرت نـشستن رضاخان شکل میگیرد. این لحظه در تاریخ معاصر سـیاست شـهری ایران بسیار معنادار است.دستور العمل از این پس "دگرگون کردن شهر"است.شهر معنای تاریخی خود را از دست میدهد و مفهوم اروپایی آن بـه کـار گرفته میشود. بیتردید در این"دگرگونی"مطلوبتر آن است که از کسانی کمک گـرفته شود که کشورهایشان قبلا صنعتیشده و در ایران ساکن هستند، از این مستشاران خواسته میشود که به شهرهای ایران چهرهای نـو بـخشند. برای این افراد مفهوم شهر دارای دو بعد است:
یکم:آنچه که بـطور تـاریخی از مفهوم شهر قرون وسطایی دریافت کرده و دگرگونی آن را در انقلاب صنعتی درک کردهاند.
دوم:سهولت گردش سرمایه و کالا،که بـه دو عـبارت "کارایی"و"بازدهی"ترجمه میگردد و در اکثر قریب به اتفاق شهرهای اروپا در قرن نوزدهم به عنوان امری مـسلم بـکار رفـته است. چنین مفهومی پیش از این در کشورهای اروپایی کالبد یافته است:شهر صنعتی.
از این پس و در مـقابل ایـن"نوگرایی"که از سوی سرمایهگذاریهای خارجی و عاملین بومی آنان طلب میگردد،بافت موجود شـهر"سـنتی" ارزیـابی گردیده و چون مانعی رخساره مینماید. هم ازاینرو است که مجموعهای از تصمیمات به اجرا درمـیآیند.دو خـیابان چلیپایی اولین مداخلات برای حل قضیه گردش کالا و چرخش سرمایه هستند.به زودی و در سـالهای بـعد،انـگاره خیابانهای عریض پدیدارشده و تحکیم میگردد. اینچنین است که شهرسازی هوسمان ۱ گونه پژواک خویش را در این بخش از جـهان نـیز بازمییابد.
تسهیلات قانونی
برای آنکه مداخله در مجموعه شهری زمینهای مساعد بـیابد، مجموعهای از اقدامات قانونی مورد تصویب قرار میگیرد، در بین آنان میتوان از موارد زیر نام برد:
-قانون بلدیه(۱۳۰۹)
-قانون تعریض و توسعه معابر و خیابانها ۱۳۱۲.
با به اجرا درآمدن این قوانین شهر کوچک پایان قـرن نـوزدهم،صفحه مداخلات شهری پیاپی و وسیع میگردد،تهران شاهد خوبی بر این مدعا است.
مداخلات شهرسازانه
مـیراث رضـاخان برای تهران،مداخله وسیع او در بافت کهن این شهر است. مجموعه شهری تـهران در اوایـل دوره رضاخان(۱۳۰۴) تقریبا همانی است که در دوره نـاصری بـود. با تصویب"قانون بلدیه" اولین طرح تهران تـحت عـنوان "نقشه خیابانها" در ۱۳۰۹ به اجرا درمیآید خیابانهای جدید کشیدهشده (بوذرجمهری و خیام) و مسیرهای اصـلی کـهن عریض میگردند.عملی که بـا تـصویب قانون ۱۳۱۲ سـرعت بـیشتری مـییابد (نقشه شماره ۱). تخریب دیوارهای تهران قـدیم از ۱۳۱۱ شـروع میگردد و سالهای بعد خیابانهای عریض کمربندی جانشین دیوارها میشوند:در شمال شهر،خـیابان "شـاهرضا" (انقلاب کنونی)،در شرق خیابان شهناز (۱۷ شـهریور امروز)در جنوب خیابان"شـوش" و در غـرب خیابان "سیمتری نظامی" (کارگر امـروز).در ایـن زمان(۱۳۱۲) تهران بیش از بیش گسترده میشود،اکنون سطح آن ۴۶ کیلومترمربع یا به عـبارتی (یک بـرابر بزرگتر از دوره فتحعلی شاهی و ۲/۵ بـرابر بـزرگتر از آنـی است که در دوره نـاصری بـود.(نقشه شمارههای ۲ و ۳)
طرح جدید شهر
در سال ۱۳۱۶ طرح جدید تهران بوسیله "وزارت داخله"و تحت نظر مستشاران بیگانه، تهیه میگردد.این طـرح کـاملا تحت تاثیر جریان بین المللی"جـنبش مـدرن" قرار دارد،بـافت شـطرنجی و جـدایی عملکردهای شهری بنابر یـک منطقهبندی خشک،مفاهیم پایهای طرح هستند.
بنابر تصمیمات این طرح،عملکردهای شهری جدید در هسته کـهن شـهر،جای میگیرند،ساختمان های محله قـدیمی ارگ تـقریبا و کـاملا از مـیان بـرداشته میشوند-دو عمارت گـلستان و شـمس العماره تنها ساختمانهایی هستند که از این مقوله مستثنی میگردند و به جای آنها عمارات جدید دولتی بـرپا مـیگردند:سـاختمانهایی چون کاخ دادگستری،وزارت دارایی و....(نقشه شماره ۴)
دو خیابان چـلیپایی-مـعروف بـه خـیابانهای رضـاخانی-(خـیابان"خیام"و"خیابان بوذر جمهری") شکل نهایی خویش را مییابند.محله"سنگلج" کاملا ویران میگردد تا به جای آن"ساختمان بورس تهران"بـرپا شـود،امری که هیچگاه تحقق نمیپذیرد.این محله تا سال ۱۳۲۹ مخروبه باقی میماند،در این سال بر آن میشوند که"پارک شهر"را بر این ویرانهها برپا دارنـد.
دانـشگاه،بیمارستان پانصد تختخوابی، ایستگاه راه آهن،کـارخانه چیتسازی ری و..... ،از دیگر عملکردهای جدیدی هستند که در شمال و جنوب شهر توزیع میشوند.اینچنین و بنابر طرح ۱۳۱۶،تهران اولین توسعه خویش را در ورای باورهای قدیمی تجربه میکند.سـاختمانهای دولتـی بسان لکه روغنی بـسوی شـمال و غرب میدان توپخانه گسترده میشوند،و در این انبساط،معماری کاملا جدیدی-چه از نقطهنظر ترکیب و چه از نقطهنظر ابعاد-عرضه میگردد،از این دست هستند ساختمانهای"پست -خانه"،"شهربانی کل کشور"،"وزارت امور خارجه"و...
آمایش فضایی (طراحی شهری)
پس از تصویب طرح ۱۳۱۶،شکل جدیدی از فضای معماری در دستور کار قرار میگیرد،این "نوگرایی"بوسیله "ضوابط پیشآمدگی در معابر" در سال ۱۳۱۸ تاکید میگردد.بقایای این شکل جدید معماری،امروزه نیز در عبور از خـیابانهای مـرکزی تهران دیـده میشود.
چهار شکل معماری و یا شاید چهار سبک معماری در آمایش فضایی آن دوره قابل تمیز هستند: یکم:"سبک بـومی"یا شیوه معماری نیمه دوم دوره قاجار،این شیوه عمدتاٌ از سوی طبقات مـتوسط جـامعه و در سـاخت مسکن استفاده میشود.
دوم: سبک اصطلاحاٌ "ملی"که به گونهای مشخص بازگشتی به معماری ایرانی قبل یا بـعد از اسـلام است،نمونههای مشهور این شیوه را میتوان در"شهربانی کل کشور"، "بانک ملی"،"موزه ایـران بـاستان"و... دیـد.
سوم:شیوه کلاسیک اروپایی(معماری قرن نوزدهم)که عمدتا ًدر فضاهای شهری ساخته شده بوسیله شهرداری یـا دولت رخساره مینماید:میادین فردوسی،حسنآباد و... از این موارد هستند.
چهارم:سبک نوین اروپا،که مـخصوصا در عملکردهای جدید دولتـی و شـهری بکار گرفته میشود.دانشگاه تهران،ایستگاه راه آهن،ژاندارمری کل کشور،و کاخ دادگستری......نمونههای بارز این شیوه هستند.
علاوه بر این اقدامات معمارانه،یک دستور العمل ساخت فضای شهری در سالهای ۱۳۱۰-۱۳۲۰ به گونهای غـیر رسمی و کاملا خودبخود مورد عمل قرار میگیرد.طبق این دستور العمل،تقریبا در تمامی چهارراههای اصلی یک میدان کاملا قرینه ساخته میشود.این میادین عمدتا در مکانهایی ساخته میشوند که قبلا دروازههای شـهر قـرار داشتند،گو اینکه در این دوره نوعی وحدت شکلی(فقط در تهران)به چشم میخورد ولی آنچه که گم شد،"مفهوم شهر"به معنای واقعی کلمه بود.از این پس شهر در معنای اروپایی ۲ آن بـکار گـرفته میشود. در آستانه جنگ جهانی دوم،تهران هفتصدهزار نفر جمعیت دارد،جمعیتی سه برابر آنچه که در هنگام کودتای رضاخان(۱۲۹۹)در شهر جای داشت (نقشه شماره ۵)
نتیجه گیری
طرح توسعه تهران با دگرگون کردن بـافت قـدیمی شهر،به چیزی شکل میدهد که بعدها سوداگری زمین بدان تحقق میبخشد.این طرح اولین مداخله"ارادی"در یک مجموعه شهری است که در ایران رخ میدهد.دخالتهای"هوسمان گونه"تکمیل مـیگردند،شـهر از ایـن پس به نیازهای شیوه جدید"آمـد و شـد"پاسـخ میگوید ولی هیچگاه به یک"مجموعه تولیدی"تبدیل نمیگردد -امری که هوسمان در تخریب پاریس بدان دست زد. ۳
شهر که از این پیش معنایی داشـت،اکـنون شکلکی از شهر صنعتی است.به همانگونهای که زندگی شهری و از آن ره،شهر بوسیله خواستهای بیگانه مورد سوال قرار میگیرد،بـه هـمانگونه زنـدگی"سنتی"از طریق روابط جدید اقتصادی- اجتماعی وارداتی مورد شک واقـع میشود.
پس از اجرای پیشنهادات طرح و از میان رفتن پنج محله شهر،این زندگی شهری است که خود را بیریشه و بیشکلشده مـییابد.آنـچه کـه باقی میماند.چیزی نیست جز نوعی آشفتگی اجتماعی درهم و برهم و نـامفهوم.آنـچنان آشفتگی که ساکنین آن بخش از شهر که محلاتشان از میان رفته تا هنوز ترجیح میدهند که بـا نـام مـحله قدیمی به خود هویت بخشند.این بدان معنا نیست که این مـحلات بـرای آنـها امکانات بیشتری فراهم میآورد،بلکه بیشتر حکایت از نیاز هویت بخشیدن به خویش دارد.
بنابراین،مـداخله ارادی و شـهرسازانه در مـحیط شهری،ناشی از یک خواست توسعه اقتصادی اجتماعی به معنای خاص کلمه نبود.این امـر بـیشتر تاثیر ایجاد بازار جهانی بود که نه شکل بندی اجتماعی-اقتصادی حاکم،بـرایش مـعنا دارد و نـه سیمای مادی آن،یعنی شهر.
در برابر روابط جدیدی که از سوی این بازار طلب مـیشود،دو پدیـده-یکی روابط اجتماعی-فرهنگی موجود و دیگری کالبد شهر-یکی به گونهای روانشناسانه و دیـگری مـادی مـقاومت میکنند.در برخورد با این موانع،دولت رضاخان ابتکارات خاصی را بکار میگیرد،با واگذاری ورود"روابط جدید"-و وارداتـی-بـه جامعه در سالهای آینده،بگونهای خشن و سنگین در سیمای شهر به مداخله میپردازد.
از ایـن سـبب،سـاخت شهری از طریق مداخلات دستگاه سیاسی صورت میپذیرد و نه از طریق دگرگونیها و جنبشهای اجتماعی. طرحهای ۱۳۱۰ به روشـی نـشان مـیدهند که چگونه "توسعه"نیز چون همه کالاها قابل صدور است،و چگونه ایـن"تـوسعه"بیهیچ نگرانی با دور انداختن شکلبندی اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی پیشین،به خویشتن حیات میبخشد،آنچه که بـرای ایـن توسعه مهم است سیمای کالبدی و ظرف است ،مظروف براحتی قابل کنار گـذاشتن اسـت.
اکنون این سوال رویاروی ما قرار دارد کـه آیـا طـرح ۱۳۱۰ (و طرحهای مشابه آن) برنامهریزی شده بودند؟و یا به عبارتی دیـگر آیـا این طرح ماهوی است یا عرضی؟
طرح ۱۳۱۰ بدون برنامهریزی است چونکه نشات گرفته از صـنعتیشدنی هـمگن نیست که چنین تشکیلات فـضایی را طـلب کند.ایـن طـرح عـرضی است بدان سبب که بر یـک خـواست اقتصادی برونزا و وابسته پایه دارد،خواستی بدون هیچ ارتباط با جامعه مورد سـوال.
بـرای ما،طرح ۱۳۱۶ ،خودبخودی است بدان سـبب که میتواند در هر جـایی از جـهان به خود تحقق بخشد و انـتخاب تـهران و یا دیگر شهرهای کشور،چنین طرحی را توجیه نمیکند.
خودباختگی رهبران کشور در رابطه بـا اروپا و پیـشرفتهای فنی آن،آنان را از هرگونه ابـتکار هـمگن و هـماهنگ با این پیـشرفت بـازمیدارد. برای آنان توسعه مـیباید"بـرونزا"باشد.
چگونگی ترکیب طرح ۱۳۱۶ با بافت قدیمی شهر بهترین گواه بر خودبخودی بودن آن اسـت. ایـن طرح حتی بدنبال یافتن ارتباطی بـا بـافت شهر نـیست،بـافت قـدیمی برای آن تنها یک کـارگاه ساختمانی محسوب میشود(نقشه شماره ۶).طرح با کنار گذاشتن زندگی شهری، پیشنهاد دگرگونی آن را از طریق تـغییر کـالبد شهر میدهد.خودبخودی بودن طرح از دیـگر سـوی نـیز تـاکید مـیشود،چه آن فقط یـک طـرح است، بدین معنا که هیچ دستور العمل و پیشنهادی را برای آینده شهر و کالبد آتی آن در خود نـدارد.حـتی نـقشهای اولیه که سیمای کالبدی شهر را بعد از اجـرای طـرح نـشان دهـد نـیز وجـود ندارد.
مجموعه شهری اینچنین پارهپاره شده، صحنه نمایش بینظمی اجتماعی خواهد بود که در سالهای بعد از اجرای طرح تعمیم مییابد.این بینظمیها به هـمان انـدازه که سر در اقتصادی وابسته دارد به همان مقدار در ترکیب نامنسجم کالبد شهر نیز پای دارد.ترکیبی که از آن ره شهروند خود را در مقابل مجموعهای از مسائل ناشناخته،به خصوص از نقطه روانی بازمییابد که گذشتن از آنها اگـر غـیر ممکن نباشد بسیار دشوار است.
از این پس،شهر بیهیچ ضابطهای و در تمامی جهات توسعه مییابد.توسعهای اینچنین،خود را از طریق اشغال بیرویه زمین و نوعی معماری سـخت وابـسته به اصول تجددگرایی،عرضه مـیدارد.مـعماری که به سرعت در میادین مرکزی و خیابانهای جدید گسترش مییابد.
در حقیقت،طرح ۱۳۱۶ تهران،هیچ تاثیری بر توسعه شهر و بر توسعه منطقه ندارد.این طرح در هـمان آغـاز تولد خویش میمیرد.تـجربه اش در محیطهای شهری به سرعت فراموش میشود و برای آنکه یادآوری مجددی از آن شود میباید تا سال ۱۳۴۵ صبر کرد،زمانیکه طرح جامع تهران پدیدار میگردد(نقشه شماره ۷).
(۱) بارون هوسمان،شهردار مقتدر ناپلئون سوم،او معتقد بود که میباید پاریس را از نو فتح کرد و بدان چهرهای کاملا جدید و برمبنای خواست صاحبان ثروت و سـرمایه بخشید.با چنین تفکری او با قدرت کامل پاریس قرونوسطائی را بوسیله خیابانهای متعدد و عریض بهم ریخت و شهری جدید-پاریس امروزین را بنا نهاد.
(۲) VILLE, CITE', CITY
(۳) هوسمان در برخورد با پاریس قدیم استدلال میکرد که پاریس قدیم دیگر یک مجموعه تولیدی و کارا نیست و میباید آن را به یک مجموعه کـارا و منطبق با تولید نوین تبدیل کرد.
منابع
۱- اشرف،ا. ۱۳۵۹.موانع رشد سرمایهداری در ایران،"دوره قاجار"،تهران،زمینه.
۲-بیگلری،و دیگران. ۱۳۶۴.سیر تحول تهران ،مقاله ارائهشده در درس سیر تحول مجتمعهای زیستی دانشگاه تهران،دانشکده هنرهای زیبا.
۳-حبیبی،س.م. ۱۳۵۵.سیر تحول شـهرگرایی و شـهرنشینی در ایران،تـهران.رسالهی فوق- لیسانس شهرسازی،دانشگاه تهران،دانشکده هنرهای زیبا.
۴-حبیبی،س.م. ۱۳۶۴.تحول تاریخی مجتمع- های زیستی،جزوه درسـی.دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا.
۵-شهری،ج. ۱۳۵۷.تهران قدیم،ایران قدیم. انـتشارات امـیرکبیر.
۶-کـریمان،ح. ۱۳۵۵.تهران در گذشته و حال، تهران،دانشگاه ملی.
۷-نجمی،ن. ۱۳۶۲.دار الخلافه تهران.انتشارات همگام.تهران.
8- HABIBI.M.1981.Recherche de la Composition Urbain; de la Ville "Traditionnelle" a' la ville "Moderne";.These de Doctorat de 3 Cycle, Paris, Uni.Paris VIII.
9- VIEILLE.P.1975.la feodalite' et l' Etat en Iran, Paris, Anthropos.