اطلاعات پروژه
نام: پردیس تئاتر تهران/
آدرس: تهران، خاوران، جنب فرهنگسرای جوان/
شركت مشاور: شاخه تجربی معماری کلانشهر/
معمار: آرش مظفری/
تیم طراحی:عقیل بهرا، بابک راشدی، پدرام دیبازر، ویستا گوهری زاده، حمید محمودپور، امیر زنوز، لیلا محمودپور، علی نجاتی، ندا لطفی، مریم یگانه، جواد هداوند، محمد فرهادی، سمانه رضوانی، مجید زمانی، روناک نامداری، امیر علی خواه، حسن سعیدی راد، بخش تخصصی تئاتر: مسعود روستایی، شرکت طرح و توسعه سینمای دی ایرانیان، شرکت پناگ /
طراحی منظر: شاخه تجربی معماری کلانشهر/
تاریخ: 1386 - 1395/
مساحت زمین: 30000 مترمربع/
مساحت ساخته شده: 16000 مترمربع/
نوع: فرهنگی/
اجرا: شرکت مهندسی بهانکار، بخش تخصصی تئاتر: مسعود روستایی، شرکت طرح و توسعه سینمای دی ایرانیان، شرکت پناگ /
سازه: آریا دانشور/
تاسیسات مکانیکی: شرکت ارکان ارزش، رضا قدوسی زاده/
تاسیسات الکتریکی: شرکت رستاک پویا، احمد رحمتی/
اکوستیک: مسعود روستایی/
نظارت: سیاوش غبرایی ، دارا چگنی ،بابک کاظمی، محمد حسن قیاسی، مهرداد یعقوبی، کریم ملکوت طبری، داوود کشانی، شهرزاد کشاورز/
کارفرما: شهرداری تهران، شرکت توسعه فضاهای فرهنگی تهران/
عکاسان: کیوان نصر، بابک راشدی، عقیل بهرا، زهرا رحمتی، ماندانا منصوری، میلاد صالحی/
توضیحات
شرحي بر ايده شكل گيری طراحي داخلي مجموعه پردیس تئاتر حرفه ای تهران
مراحل شكل گيري طرح
مرحله اول) پيشنهاد و ارائه برنامه برای تكميل ساختمان نيمه كاره يك سالن تئاتر و ساختمان های پراكنده که قرار بود جايي را به عنوان يك مجموعه تجربی برای اهالي تئاتر با امكانات معمول مهيا نماید. پروژه از نظر كارفرما مي بايست ساده و بدون تزئينات و ارزان ساخته مي شد.
مرحله دوم) آنچه در مواجهه با وضع موجود سايت مشاهده شد، شامل یک سوله عظيم به عنوان سالن تئاتر و مجموعه ای از سوله هاي کوچک تربود كه نيم ساخته به مدت يك دهه بدون محافظت در برابر شرايط جوی رها شده بودند و به صورت نيمه مخروبه دچار آسيب هاي جدي شده بود و امكان ارايه نظری را براي درك فضا و وضعيت فنی آن به صورت كامل نمي داد بنابراين تنها نظری كه می شد داد، حذف اضافات و ساخته هاي نادرست تدريجي جهت اِمكان تحليل سازه هایي بود كه بواسطه آن برداشت های ابعادی و اندازه فضا نيز ميسر شود.
مرحله سوم) سايت براي تیم به صورت مجموعه ساختمانهای سوله شكلي درآمد كه در امتداد هم يا پراكنده به دور هم چيده شده بودند. درست مانند جعبه های ريز و درشت كه حالا مي بايست برنامه فضايي را در آنها چيد. موضوع چيدمان و سادگي جعبه ها چيزي بود كه از ابتدا بسيار مورد توجه قرار گرفت و هدف اصلي طرح فضاها از كل به جزء قرار گرفت. از آنجا كه مشخص بودساختمان قبلي بلافاصله پس از گودبرداري سايت و محوطه در گودي قرار می گرفت، لازم بود به صورت تدريجي محوطه بالاتر به اطراف ساختمان متصل شود. پس اين امكان در فرض اوليه بوجود آمد كه ساختمان ها و تر كيب آنها با ناظري روبرو مي شوند كه كل آن را مانند شئ عظيمي در برابر خود دارند. ناظري كه بواسطه موقعيت توپوگرافي اطراف آن مي تواند به اختلاف ارتفاع به عنوان پله و سكوی نشيمن تكيه كند.
مرحله چهارم) جانمايي يك برنامه شامل سالن اصلي و فضاهاي پشت صحنه، كارگاه ها، سالن های تمريني و تجربي در كنار هم با مقايسه استانداردها و بررسي نمونه هاي مشابه موجب شد كه ميزان فضاي مورد نياز و حجم ناشی از آن در وضع موجود مشخص شود بنابراين در بعضي از نقاط و فضاهاي داخلي با كمبود فضا و در بعضي از جاها با رها شدگي فضاها مواجه گرديديم. بنابراين در بعضي از جاها لازم بود هسته ها در فضايي جديد قرار بگیرند و چيده شدن آن ها موجب توليد فضاهاي خالي در اطرافشانمی شد كه مي بايست به عنوان فضاهاي مكمل و جانبي برايشان برنامه ايجاد کرد.
مرحله پنجم) ايده بر مبناي قرارگيري و چيده شدن بود. آنچه كه خود سايت به ما مي داد و آنچه برنامه بوجود مي آورد و آنچه كه بنظر ما بهترين دياگرام را ايجاد كرده بود و براي حفظ اين دياگرام تا انتهاي پروژه و ساخت آن همه طرح ها و جزئيات بيروني و داخلي مي بايست از آن تبعيت می کرد.
چيدمان - قرار گيري
اول) با توجه به خواسته هاي كارفرما، پتانسيل هاي فيزيكي سايت، استانداردها و بعضي از خصوصيات پيشينه اي محيط و آنچه بر آن گذشته بود، ايده پروژه بر مبناي قرار گيري و چيدن و چيده شدن جعبه هاي عملكردي مورد نياز يا موجود در كنار هم، روی هم و يا داخل هم تا رفع نياز و درك مقياس قرار گرفت.
دوم) چنانكه پيشتر توضيح داده شد از اين حيث براي طراحان تفاوتي بين پوسته بيروني و شی دروني وجود نداشت و همگي در امتداد بيروني و دروني هم قرار گرفته و مي گيرند و پس اين ایده به¬عنوان كانسپت اصلي پروژه در توليد دياگرام هاي اوليه و نقشه ها و جزئيات معماري كلي و داخلي قرار گرفت.
سوم) اين جعبه ها و چيدمان آن ها چنانكه توضيح داده شد در كنار هم، زير و روي هم و نيز داخل هم وجود داشت و يا در نظر گرفته شد و با تمام اين همجواري و تداخل ها به لحاظ عملكردي از هم منفك اما مكمل يا متمم يكديگر بودند و از اين جهت در بسط ايده اين تمايز به صورت تركيبات رنگي گسترش يافت و اين تركيبات رنگي از پوسته هاي بيروني به درون فضاها امتداد يافت.
چهارم) تركيبات رنگي يا تركيبات مصالحي يا تركيبات بافتي يا تركيب همه آنها مي تواند موجب تمايز احجام ، تفكيك برنامه ها ، تناسبات و ارائه و بسط ايده طرح شود. اين جعبه ها جهت هماهنگي ترجيحا در تركيب يكسان متريالي قرار گرفتند كه با رنگبندي متفاوت از يكديگر جدا مي شدند و بنابراين با توجه به وضعيت فعال سازه اي سوله ها مي بايست از مصالح سبك و قابل نصب استفاده مي شد.
پنجم) پوسته ها و اشياء درون حجمي نيز به همین صورت در كنتراست يا همگوني با پوشش بيروني تنظيم شدند. مثلا در جايي تركيب رنگي و مصالحي داخل تداعي کننده امتداد بافت بيروني حجم است و در جاي ديگر در تضاد كامل براي تحريك شبكيه ناظر و كشيدگي ديناميك با ايجاد سيركولاسيون بصري براي استفاده كنندگان و ناظرين است. اين تركيبات رنگيِ درون و بيرون به صورت رفت و برگشت و متقابل بوده است و نه تاثير صرف درون از بيرون يا بالعكس.
درون - بيرون
اول) برنامه پروژه در سه بخش قابل تفكيك است: دسته اول شامل سالن تئاتر اصلي با ظرفيت ١٠٠٠ نفر و امكانات فني و پيشتيباني آن . دسته دوم شامل سالن های كوچك تئاترهاي تجربي كه در سوله هاي كوچك تر و جدا از سالن اصلي دور هم چيده شده اند و دسته سوم فضاهاي مربوط به مردم ، مراجعه كنندگان، ناظران و عابراناست كه بيرون و درون ساختمان ها گسترده شده اند. براي چيدن اين عملكردها در وضع موجود، لازم به قرار دادن بعضي از فضاهاي مكمل مخصوصا به صورت پيش فضاها بود كه از همين خاصيت ساختمان هاي موجود و تركيب شكلي آنها استفاده شد.
دوم) دسته اول یعنی همان مجموعه سالن اصلي، از سه جعبه مكمل بوجود آمده است.در اين مجموعه جعبه های مكمل مهم ترين بخش سالن اصلي تئاترهستند كه به واسطه استانداردهای ابعادی، شيب و شكل به صورت يك توده معلق در حجم اصلي قرار می گیرند. اين تعليق و اين حجم، مانند توده اي انرژي استو هسته اصلي كل اثر را تشکیل می دهد كه مانند شي ای رنگين به نمايش گذاشته مي شود و براي نمايش آن و فضاي درون، پوسته ها شفاف مي شوند و اينجا اثر معماري درون به فضاي بيرون منتقل مي شود. جعبه هاي ديگر، فضاهاي پشتيباني، صحنه و خدماتي هستند كه مربوط به آماده سازي بازيگران اند و مطابق با فعاليت هاي نمايشي شكل می گيرند و تغيير می كنند. معماري دروني اين فضاها تابع استاندارد هاي مربوط به فعاليت هاي نمايشي و مصالح مناسب براي آكوستيك كردن آن بوده و باید ساده و با رنگ بندی های مناسب و هماهنگ باشد.
سوم) در مجموعه سالن هاي كوچك ايده بر مبناي فضايي راحت و در دسترس و بدون تشريفات ويژه اي براي تئاتر هاي تجربي و دانشجويي يا آلترناتيو در نظر گرفته شد. اين جعبه ها مانند جعبه های سياه در درون و با كنتراست با رنگ گرم پوشش بيروني طراحی شده اند اين موضوع به دليل تفكيك مجموعه از بخش اصلي ولي در امتداد و هماهنگي با آن تصور شده است.
چهارم) در بخش متصل به فضاهاي در دسترس و عمومی تر دو بخش عمده وجود دارد كه شامل محوطه و لابي اصلي است. ايده ای کهدر مجموعه متمم سالن اصلي، لابي اصلي ورودي و جعبه های متمم ورودي و بوفه به نتيجه رسید يك فضاي شفاف، روشن، شارپ با نور زياد و دعوت كنندگي بي پيرايه براي مردم بود. از آنجا كه فضا و مقياس آن بسيار بزرگتر از نياز و تناسبات انسانی بود با قرار دادن دو بخش تحقيقي و تصويري در نيم طبقه ها، برنامه، يك لابي ساده را به يك فضاي ديناميك هدايت كرد. ساير اشياء ، فضاها ، كف ها و مبلمان به صورت عناصري موزه اي شكل در فضا چيده مي شوند. از اين رو فضای داخلي به سمت اشياء ويژه نظير مبلمان با طرح ها و رنگ هايی با كنتراست با فضا كلي جهت پيدا مي كند يا مثلا مانند پله ها براي ايجاد حس تمايز و تشديد حس قرارگيري و جلب نظر و توجه نرم و دوار طراحی مي شوند. ساير جعبه هاي الحاقي دروني و مجاور، در كنتراست با اين روشني در فضا قرار مي گيرند. جعبه هايي مانند اتاق هاي تاسيسات، بوفه، ورودی، اطلاعات يا سكوها.
پنجم) در طراحي، ايده بر امكان ايجاد يك مسير سيال و ممتد بود كه هدايت گر استفاده كنندگان از بيرون به درون و مطابق با جهت ساختمان هاي موجود و قرارگيری فضاها باشد. قرارگيري سازه موجود درگودی منجر به ايجاد سكوهايي پله ای شكل در اطراف و انتهاي سايت و مانند آمفي تئاتر روباز يا منظرگاهي مقابل ساختمان ها شد و به همین دلیل كل ساختمان و تركيب رنگي آن و نمايش تركيبات رنگي هسته سالن و لابي مانند صحنه يك سن تئاتر رفتار می كند. محوطه بيروني به عنوان فضای نمايشي، مكمل فضاهاي نمايشي داخل است و ايده نمايش های روباز مدرن و سنتي مانند تعزيه را فراهم مي سازد. ذكر اين موضوع از اين جهت بود كه بر اين مبنا چنين فعاليت هایي از آن نظر جذاب به نظر مي آيد كه پلت فرم ها يا سن هاي كوچك با متريال مشابه، سن هاي حرفه ای كه معمولا چوبي هستند را در لابي اصلي و در امتداد با ايده بيرون ايجاد می کنند.
مردم و تراكم انرژی
اول) اين موضوع كه مخاطبان اين فضاها چه كساني هستند در شناخت نحوه استفاده از فضا و به همين ترتيب اثرات متقابل فضا بر مردم و بالعكس اهميت مي يابد. اين مجموعه سه دسته مخاطب دارد.
- گروه اول مخاطبان عمومي و محلي اند كه به طور معمول از فرهنگسراي خاوران نيز استفاده مي كنند کهبرای راحتي آنان جهت دسترسي به فضاها، در ساده تر كردن فضاها و بي آلايش جلوه دادن آن تاكيد شده است. اين دسته مخاطبان كه بيشتر شامل جوانان و به خصوص زنان و كودكان اند، گروه مهمي را شامل می شوند كه با توجه به شرايط اجتماعي منطقه و بالاتر بودن آمارهاي بزه بايد بتوانند با احساس راحتي در فضاها با مشاركت و استفاده بي واسطه در محيطي فرهنگي و ويژه به لحاظ عملكردي قرار گيرند.
- گروه دوم دانشجويان و اهالي تئاتر هاي تجربي و مستقل هستند كه معمولا از ايده ها و فضاهاي پرطمطراق گريزان اند و نياز به فضاهاي ساده و قابل انعطاف براي بسط ايده های خود دارند. سالن های سياه و امكانات متنوع فني آن در عين سادگي چنين شرایطی را برای آنها فرآهم مي سازد.
- گروه سوم مخاطبان تئاتر حرفه اي ، بازيگران حرفه اي و وابستگان به آنها هستند كه عموما از طبقات فرهنگي و متوسط شهري اند و تصور مي شود كه مجموعه در حال ساخت در جشنواره هاي تئاتر با توجه به امكانات در نظر گرفته شده در مجموعه بسيار مورد اقبال و توجه قرار گيرد. مينيماليست و تجردگرايي فضاها ضمن كيفيت بالاي متريال دروني و بيروني احجام و فضاها قطعا مورد توجه قرار خواهد گرفت و ضمن اينكه تضاد عمدي از بعضي اشياء و مبلمان مورد نظر، موضوع پروژه را به سطحي بالاتر از يك برخورد معمول و مصالح گرا سوق خواهد داد.
دوم) در تمام مراحل طراحي - معماري بيروني پوسته، فضاها ، معماري داخلي فضاها و تركيبات رنگي و متريال - تلاش بر ايجاد فضاهاي مينيمال و ساده با احجام خالص و تركيبات ساده بوده است و به جزء اشياء موزه اي محدود جهت تلطيف فضا و بازي هاي معمارانه تلاش شده است هارموني عمومي در بيرون و درون رعايت شود. منظور از اشياء موزه ای، گرانقيمت بودن يا تاريخي بودن آنها نيست، منظور اشياء ای است كه در كنتراست با محيط، جلب توجه می نمايد مانند بعضي از مبلمان ، فرش ها و روشنايي ها و نه تمامي آنها.
سوم) تراكم تمامي انرژي كه براي حفظ سادگي طرح وجود داشت و تمايل معماري و معماران بر توليد فرم هايي كه به لحاظ بصری انرژي زيادي را ايجاد مي كنند در درون هسته معلق نمايش يا سالن اصلي در يك لحظه رها و منجمد می شود و پوسته دروني مانند صفحاتي چين خورده محيط دروني حجم را مي پوشاند و مخاطب را غافلگير مي سازد. پوسته هاي چين خورده و سايه روشن هايي كه تصويري پرابهام مي سازند و مي توانند چشم ها را به بازي گرفته و به خطا بياندازند يا به كشف وادارند. تلاشي كه با رعايت كدها و استانداردهاي مورد نظر طراحان آكوستيكي بدقت انجام پذیرفت.
انگلیسی
جهت مشاهده و مطالعه اطلاعات پروژه به زبان انگلیسی، لطفا بر روی لینک زیر کلیک کنید.
کلیک کنید!