اطلاعات پروژه
نام: خانه شماره ۷/
آدرس: اصفهان، چهارباغ بالا، کوچه هدایتی، بن بست میخک/
شركت مشاور: گروه طراحی امرداد/
معمار: کامران کوپایی/
تیم طراحی: الهام آذرنسب، شهرزاد معصومی، نگار مشرف، ساچناز آقایی/
تاریخ: ۱۳۹۷/
مساحت زمين: ۳۱۰ مترمربع/
مساحت ساخته شده: ۲۵۰ مترمربع/
نوع: مسکونی، بازسازی/
اجرا: گروه طراحی امرداد/
مدیر اجرایی: کامران کوپایی/
تيم اجرایی: مسعود هرندی، معین ظفربخش/
كارفرما: کامران کوپایی، سارا سرتیپی زاده/
بودجه: ۳.۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ريال
عکاسان: احسان حاج رسولی ها، کامران کوپایی/
مصالح: آجر، کاشی، چوب بازیافت شده، ورق آهن/
توضیحات
برای بسیاری از ما معماران طراحی و ساخت خانه خود از دشوارترین موضوعات و شیرینترین رویاها است. من هم به عنوان یکی از همین افراد همیشه در این فکر بودم که خانهای که برای خود طراحی میکنم می بایست چگونه و چه شکلی باشد؟ همسرم نقاش و مجسمه ساز است؛ ما ساکنین آپارتمانی بودیم که نه فضایی کافی برای فعالیتهای هنری و نه روحیهای درخور زوجی هنرمند داشت. پس تصمیم بر فروش آن آپارتمان ملالآور و خرید خانهای در حد توان گرفتیم. با وجود محدودیت در بودجه و زمان میتوانستیم به دنبال خانهای میانسال با ساختی نه چندان جدید باشیم و به سرعت به بازسازی آن بپردازیم. خانههایی در حدود ۴۰ سالگی، کمی کمتر کمی بیشتر.
از بخت بلند و یاری اقبال، ما خریدار همان اولین خانهای شدیم که مشاور املاک نشانمان داده بود؛ بدون دیدن خانه ای دیگری. شاید کمی عجیب می نمود ولی من این خانه را حتی پیش از دیدن درون آن پسندیده بودم؛ آن هم برای شمارهی پلاکی که نشانی از نیکبختی در خیال من داشت. پلاک خانه شماره ۷ بود. عددی که در باور ایرانیان دارای جایگاه ویژهای است. هم چنانکه در گاهشمار ایرانی، هر روز از ماه نام خاصی و هفتمین روز هر ماه، اَمُرداد نام دارد. در ساختمان ذهن من که متولد همین ماه هستم، این عدد یادآور بسیاری خاطرات شیرین و خندههای سرخوشی زندگی است. بعد از دیدن داخل خانه، علاقهی ما به او دو چندان شد؛ پلانی ساده با کیفیت فضایی مناسب داشت، اگرچه کمی گرفته به نظر میرسید اما روشن بود که با اندکی تغییرات میتوان خانه را به وضعیت مطلوب ارتقاء داد. از آن خانههایی که مهمانخانه، با چند پله بالاتر از سایر قسمتها جدا میشد و این روزگار بیشتر در خاطرات کودکی و مهمانیهای آن روزها یافت میشود تا در دنیای واقع.
برای اسباب کشی و تحویل آپارتمان ۱۰۱ روز فرصت داشتیم؛ به این معنی که طراحی و اجرا میبایست تنها ظرف ۱۰۰ روز به پایان میرسید؛ و با وضعیتی که خانه درآن بود کمتر کسی باور داشت که چنین کاری انجام شدنی باشد. از همان روز اول فرآیند ساخت و طراحی توامان آغاز شد؛ اما نه به روشهای معمول. چراکه، فرصتی برای برداشت و تهیه نقشهها و سهبعدی و تصویرسازی وجود نداشت. طراحی، پیوسته در محل و در طول زمان اجرا، انجام میشد و گهگاهی برای پیشبرد کار کارگاه کروکیهایی ساده تهیه میگردید. تمامی نقشه ها و ترسیماتی که پیش روی شماست پس از اتمام پروژه و برای مسابقه معماری آماده شده است.
تمامی فرآیند تخریب ۱۵روز به طول انجامید. سازه بنا که متشکل از دیوارهای باربر و طاقهای ضربی بود نیازی شدید به تقویت داشت. به توصیه مشاور ایستایی، استحکام بخشی نقاط حساس صورت گرفت و تخریب عناصر اضافی به سرعت انجام شد. در این میان آنچه این فرآیند را دشوارتر میساخت، تنگی وقت و هزینه های پیشبینی نشدهای بود که صرف اصلاحات میشد؛ بودجه به شدت محدود بود. تاسیسات مکانیکی و الکتریکی نه چندان کارآمد و فرسوده بود و گرمایش و سرمایش به وسیله بخاری و کولر آبی تامین میشد. گرمایش به پکیج و رادیاتور ارتقا یافت. به دنبال رادیاتورهای قدیمی ولی کار نکردهای بودم. بعد از جست وجوی بسیار تنها توانستم ۷ عدد پیدا کنم. نشانههایی که ذهن و باور من آنها را بیارتباط با خانه نمییافت.
سازمان فضایی و عملکردی خانه در عرض به ۳ بخش تقسیم میشد، اگرچه فضاها از لحاظ عملکردی دارای استقلالی نسبی بودند اما کمترین ارتباطی با یکدیگر نداشته و همین دلیل تنگی و دلگیری خانه مینمود. روشن بود با افزایش ارتباط بین این بخشها و ایجاد گشایش در میان آنها این موضوع حل شدنی است. آشپزخانه با اتاق خواب جنوبی جای عوض کرد و گشودگی بزرگی در میان دیوار آشپزخانه، جهت ارتباط بهتر با فضای نهارخوری ایجاد شد. همچنین، در دیوار روبروی این گشودگی، در نهارخوری گشایش کوچکتری ایجاد شد و به این وسیله محوری شرقی غربی، از مهمانخانه تا آشپزخانه پیدا گردید. همچنین، دیوار جداکننده مجاور پله مهمان خانه، در جهت ایجاد یک محور شرقی غربی دیگر از مهمانخانه تا نشیمن، حذف گردید. دیگر اینکه، به جای پلهی بام که از جنس آهن و به شکلی موقت در نورگیر داشت. حمام و پلهای جدید ساخته شد و در بالای آن آتلیه همسرم با ارتباط مستقیم با فضای بام ایجاد گردید.
همیشه استفاده از قوس و منحنی در نماهای بیرونی و داخلی و برشها دوست داشتم و بر این اعتقاد هستم که قوس نیم دایره به خاطر صورت خالصی که داراست، باعث ایجاد حس عمیقی از آرامش شده و تاثیر مطلوبی بر بیننده میگذارد. بدین ترتیب، تصمیم بر استفاده از قوسهای نیم دایره گرفتم. هم در اصلاح نماهای بیرونی و هم در فضا داخلی. بخشی میانی و اصلی ورودی نمای شمالی، به منظور دعوتکنندگی بهتر و هماهنگی با نمای جنوبی دچار تغییرات گردید و البته از محدودیتهای اعمال شده از طرف شهرداری بینصیب نماند.
برای صرفه جویی در هزینه و زمان، نیمی از دیوارهای تراشیده شده با همان بافت آجری حفظ شد. حتی بخشی از طاق ضربی نهارخوری و آشپزخانه را بدون پوشش زیباتر یافتم. همچنین، به فکر استفاده از مصالح بازیافتی بودم و به این منظور در سقف مهمانخانه، از تختههای قالب بندی مستعمل و دور انداخته شدهای که بدون نیاز به رنگ و پوشش و فقط تمیزی، ظاهری شایسته و مناسب با فضای خانه داشتند، نصب گردید؛ کاملا رایگان. برای کف، کاشی آبی اصفهان که نسبت به سنگ و سرامیک ارزانتر و با حال و هوای خانه هماهنگ مینمود، اجرا شد و به جای دستگیره آماده برای کمد و کابینت، از وزنههای ۷۵ گرمی، که در آهنگری سال ها مشتری نداشت، استفاده گردید. بسیار ارزان.
همسرم همیشه دوست داشت در خانهای زندگی کند که امکان تبدیل سریع به یک گالری موقت را دارا باشد. به همین علت در نورپردازی از تجهیزاتی استفاده گردید که این امکان را فراهم میکرد. همچنین، دیوارهای ساده خاکستری و در قسمت هایی همراه با کمی بافت آجر، آماده نمایش انواع تابلوها می شدند. برای طراحی درب ورودی ماشین و درب وردی خانه، به فکر سبک سقاخانهای افتادم، آهنی. هم با فلزهای استفاده شده در ورودی شمالی و نمای جنوبی هماهنگ بود و هم با حال و هوای داخلی پروژه. همچنین، دوست داشتم در جایی نشانی از امرداد و داستان عدد ۷ وجود داشته باشد. به فکر نماد ماه امرداد یعنی شیر افتادم. درب ورودی ماشین، با الهام از نقش شیر در فرشهای عشایری طراحی گردید تا یادگاری از این داستان باشد. ۱۰۰ روز بعد از اولین روز شروع اجرا، پروژه کامل به اتمام رسید و تصادفی در این خانه، ۱۳ قوس نیم دایره اجرا شد.
English
Please click on the Link below to read the information in English Language.
Click Here!